من هر هفته با مشتریان بالقوه سئو صحبت می کنم. آن ها از من می خواهند کاری کنم که تلفن هایشان زنگ بخورد. این درخواست پسندیده ایست اما من با آن مخالفم، چون در بسیاری از موارد، سئو به تنهایی مشکل آن ها را حل نمی کند. البته بی شک سئو کمک کننده است، اما وقتی بازدید کننده وبسایت را باز می کند وحشت زده پا به فرار می گذارد.
من مغرور نیستم و به صاحبان کسب و کارهای کوچک و آرمانشان برای آوردن تجارت به اینترنت بها می دهم و فکر می کنم بازاریابی اینترنتی برای خیلی از آن ها ضروریست چون نسبت به دیگر روش های بازاریابی ارزان تر است. مشکل اینجاست که بیشتر صاحبان کسب و کارهای کوچک می خواهند وبسایتی را که خودشان طراحی کردند یا وبسایتی را که بیشتر از 5 سال به روز نشده سئو کنم. نظر حرفه ای من این است که هر چند دستمزد سئو را دوست دارم اما مثل اینست که پولشان را بگیرم و در مقابل هیچ کاری نکنم.
سیر تکاملی سئو ثابت نیست. من به آن اعتقاد دارم و سال ها از این راه کسب درآمد کرده ام. اما بهینه سازی موتور جستجو راه حل قطعی نیست. شما یک وبسایت آراسته برای عرضه به بازدید کننده نیاز دارید.
برای اینکه منظورم را برسانم آقای زعیم را مثال می زنم. آقای زعیم روز دوشنبه با من تماس گرفت از من کاری کنم تلفنش زنگ بخورد. من گفتم شدنی است اما سئو به تنهایی موثر نیست و باید سئو و وبسایت با هم اصلاح شوند. آقای زعیم ابتدا باور نکرد. پس ما درباره وبسایت و آنچه که به بازدید کنندگان عرضه می کند صحبت کردیم.
اگر یک صاحب کسب و کار کوچک حتی به وارد شدن به مقوله سئو فکر می کند، بهتر است اول یک نگاه به وبسایتش بیندازد و از خودش چند سوال بپرسد. من فکر می کنم پانزده سوال می تواند در تصمیم گیری کمک کند که آیا به سئو فکر کند یا اول باید با پروژه طراحی وبسایت شروع کند. اجازه دهید 15 سوال خودم را برای صاحبان وبسایت ها ارائه کنم تا ببینید وبسایت کنونی آقای زعیم چطور اصلاح شده.
پانزده سوال که همه صاحبان کسب و کارهای کوچک باید از خودشان بپرسند
استرس. یک کلمه احساس من را توصیف می کند. به محض اینکه وبسایت آقای زعیم را باز می کنم یک ویدئو شروع به نمایش می کند و هر بار که صفحه نخست را میزنم دوباره شروع می شود. من صدای پس زمینه را دوست ندارم و این ویدئو به معنی واقعی کلمه به من استرس می دهد.
پیوندها و تعداد زیادی پیوند. آقای زعیم خودش سئو را انجام داده و صفحه نخستش نوزده پیوند در چهار پاراگراف دارد. این گیج کننده است و از آن بدتر کلمات کلیدی است. او چند لینک به یک صفحه داده و برای هر لینک از کلمات کلیدی متفاوتی استفاده کرده. کلمات کلیدی بهم ریخته = جریمه گوگل. در واقع این کار از نظر سرچ کمکی به او نمی کند و حتی باعث می شود بازدید کننده ها در وبسایت او تجربه مثبتی نداشته باشند.
بله. من به خوبی میدانم او سعی دارد مشتریان را به چه قراردادهایی متقاعد کند.
نه زیاد. متون او برای موتورهای جستجو نوشته شده نه برای کاربران. به عنوان یک بازدید کننده من کلی رنگ قرمز می بینم. متن قرمز است، پیوندها با کلمات قرمز تأکید شده اند و من برای خواندن متن مورد نظر مشکل دارم. صفحه نخست لبریز از اطلاعات است و برای بازدید کننده ها قابل تشخیص نیست.
به عنوان یک بازدید کننده به من گفته می شود "با شماره فلان تماس بگیرید". متاسفانه این تمام چیزیست که من می بینم. آقای زعیم مطلب و ویدئو های زیادی دارد اما برای من مشکل است بفهمم کجا باید بروم. من گیج می شوم. به نظرم بخشی از این مسئله به خاطر این است که همان متن قرمز دوست داشتنی مرکز توجه شده. برنامه های در حال فریاد آن هم بی تأثیر نیست چون باید سریع خاموش شود. من دوست ندارم مردم سرم داد بزنند.
بله. وقتی من از همه متون قرمز گذشتم و منو را دیدم، گزینه ها واضحند.
نه. یک نه بزرگ. در کروم، سفری و فایرفاکس خراب است. من اینترنت اکسپلورر را چک نکردم چون با سه مرورگر این را ثابت کردم و مرورگر چهارم فقط نمک روی زخم بود. کادرها روی متون می افتند و متون روی هم قرار می گیرند و پایین هر صفحه حدود 11 اینچ خالی می ماند. این فقط اول کار است اما تا همینجا شما متوجه منظورم شدید پس ادامه نمی دهم.
باید برای امتحان به عنوان بازدید کننده با مسئول سایت تماس بگیرم و متنی ارسال کنم. متأسفانه در صفحه "ارتباط با ما"
دکمه ارسال زیر متن پنهان شده. مسئله بزرگ تر این است که من دلیل قانع کننده ای برای ارتباط یا دادن آدرس ایمیلم ندارم.
همانطور که گفتم راهنمایی هایی برای ارتباط گرفتن هست. در صفحه نخست یک کادر ارتباط با ماست، اما فقط نوشته شده "اطلاعات خود را ارسال کنید" بدون اینکه توضیح دهد چرا من باید این کار را انجام دهم. بیشتر مثل اینست که شرکت فقط می خواهد اطلاعات بگیرد تا اینکه واقعا با من همراه شود.
من فکر می کنم این وبسایت اطلاعات خدماتی که ارائه می دهد را نشان می دهد، هر چند بخاطر مشکلات برنامه نویسی بخش هایی از توضیحات خدمات غیرقابل خواندن هستند.
نه. وبسایت درباره خدمات و کسب و کار خودش صحبت می کند و با بازدید کننده در سطح شخصی ارتباط نمی گیرد و برای ربط پیدا کردن به مشکلاتشان تلاش نمی کند.
یک صفحه "پیوندهای منابع" در سایت هست ولی فقط پیوندهاییست به وبسایت شرکت هایی که برای بازدید کننده معمولی کاربردی ندارد. حداقل اگر بی فایده نباشد، فایده کمی دارد. پس خود وبسایت چیزی به بازدید کننده نمی دهد بلکه نیازمند تماس یا گرفتن آدرس ایمیل کاربر است. چون چیز کمی ارائه می دهد و به محض ورود من مطالباتی دارد، من برای اقدام خیلی شک می کنم.
در سایت ارجاعی به رسانه های اجتماعی نیست. لینک بلاگ، بازدید کننده ها را به یک آدرس کاملا جدید در بلاگر می برد. به جای بهره بردن از وبلاگ برای آوردن مردم به وبسایت، آن ها را خارج می کند. خوراک RSS یا گزینه های اشتراک گذاری هم وجود ندارد. ویدئو ها روی دامنه میزبانی می شوند و از یوتیوب استفاده نشده. این وبسایت به سختی با web 1.0 سازگار است چه برسد به web 2.0.
نه. طبیعت ارائه خدمات آقای زعیم لازم دارد بازدید کننده حس کند که شرکت او در کسب و کار خودش دارای جایگاه قدرتمندی است ، او و همکارانش قابل اعتمادند و این شرکت در زمینه تخصص خودش آگاهی بالایی دارد. با وجود رقبای زیادی که این حس را القا می کنند من شک دارم بازدید کننده ها به آسانی به سوی ارائه کننده خدمات دیگری متمایل شوند.
نظر من اینست که وبسایت مانع اهداف آقای زعیم است. من با آقای زعیم صحبت کردم و او را دوست دارم. وبسایتش این حس را به من القا نمی کند. تاریخ گذشته است، کار کردن با آن مشکل است و نمی گوید من چه چیزی احتیاج دارم یا می خواهم بدانم. این احساس به آقای زعیم و شرکتش منتقل می شود و باعث می شود شما فکر کنید این شرکت قدیمی است، کار کردن با آن مشکل است و آنطور که من لازم دارم با من ارتباط برقرار نمی کند.
سئو کنیم یا نه
وقتی من با آقای زعیم صحبت می کردم گفتم من او را به عنوان یک مشتری سئو در نظر نمی گیرم. گفتم من او را به عنوان یک مشتری طراحی سایت با سئو در جلوی صف اهداف طراحی مجدد در نظر می گیرم.
چرا از کسب خودداری کنم؟ من می خواهم فقط در صورتی مشتری حق سئو را بپردازد که می توانم به او در رسیدن به اهدافش کنم. هدف آقای زعیم این بود که تلفنش زنگ بخورد. تشویق کردن او به پول خرج کردن برای مشاوره سئو در حالی که می دانم وبسایتش پر از مشکل است غیر اخلاقی است. یا حداقل برای من، حس کمین کردن برای یک شکار بی دفاع را دارد. او پولش را هدر می داد چون هر ترافیکی که من به سوی وبسایتش روانه می کردم از وبسایت خارج میشد و به مشتری تبدیل نمی شد. پس در نهایت، خدمات سئوی من به هدف نهایی او که مشتری های جدید بود منجر نمی شد.
من باید فردا برای آقای زعیم پیشنهادیه بازطراحی وبسایتش را ارائه کنم. اگر آقای زعیم بازطراحی سایت را رد کند و تصمیم بگیرد با شرکت سئوی دیگری هماهنگ کند من مشکلی ندارم. شاید دوست نداشته باشم اما می دانم تلاش خودم را کردم که شرایط برآوردن انتظاراتش را شرح دهم و راه درست را نشانش دهم. بقیه کار به آقای زعیم بستگی دارد.