نوشته شده توسط مهندس کلانتری
آدرس کوتاه: https://sitedar.com/?p=81
طراحان وب زمان زیادی برای تحت تاثیر قرار دادن بازدیدکنندگان وب سایت ندارند تا آنها را متقاعد سازند که در وب سایت هایی که طراحی می کنیم، باقی بمانند. کاربران می خواهند همه چیز را به سرعت پیدا کنند و ما باید در طراحی سایت به آنها کمک کنیم. یکی از مهم ترین راه های انجام این کار توجه به نقاط کانونی است.
نقطه کانونی یک بخش برجسته در یک صفحه وب است که ما می خواهیم توجه کاربر را به آن هدایت کنیم. نقطه کانونی، مرکز توجه چشمگیر صفحه است. که آن برجسته و متمایز از اجزای دیگر است.
با طراحی چنین منطقه ای برای علاقه و توجه کاربر، ما قادر به برجسته ساختن مهم ترین جنبه وب سایت و رسیدن به اهداف اصلی وب سایت هستیم.
ما می توانیم با بررسی رفتار کاربران مانند نقاط جذاب صفحه، کلیک های کاربران، صفحات بازدید شده، مدت زمان بازدید یک صفحه و غیره به این نتیجه برسیم که چطور المان های مختلف را در صفحه وب سایت خود قرار دهیم تا بتوانیم ارتباط پویا تری با کاربر داشته باشیم. ما می توانیم در طراحی کاری کنیم که کاربر آنچه را که می خواهد راحت تر و سریع تر بیابد و از سوی دیگر کاربر را در مسیری که می خواهیم در وب سایت هدایت کنیم. تا بتوانیم در نهایت به اهداف کسب و کار خود یعنی تبدیل بازدید کننده به مشتری برسیم.
لیست مطالب
بهتر است یک نقطه کانونی داشته باشیم. مهمترین چیز را در صفحه پیدا کنید و سپس آن را برجسته کنید. نقطه کانونی باید مستقیما به اهداف و اولویت های وب سایت و انتظارات صاحب وب سایت مرتبط باشد.
ممکن است بیش از یک نقطه کانونی داشته باشیم، اما توصیه می کنم که بر یک CTA اصلی تمرکز کنید. داشتن تعداد بسیاری از نقاط کانونی در یک صفحه با نداشتن آن ها تفاوتی ندارد، زیرا پس از آن، کاربران قادر به تشخیص مهمترین آن نخواهند بود.
اگر شما باید بیش از یک نقطه کانونی داشته باشید، آنها باید قابل تشخیص باشند. ایجاد یک سلسله مراتب بصری برای مشخص کردن نقطه کانونی مهم تر است. آنها را از یکدیگر جدا کنید با اندازه های مختلف، رنگ، موقعیت، وزن بصری و سایر تکنیک ها متمایز سازید.
اغلب کاربران ابتدا صفحه Home را مشاهده می کنند، بنابراین احتمالا بهترین صفحه برای کانون توجه شماست. اما ایجاد یک نقطه کانونی تنها بر روی صفحه اصلی یک اشتباه رایج است. تمام صفحات وب باید یک نقطه کانونی داشته باشند که دسترسی سریع به مهمترین بخش اطلاعات را در صفحه فراهم می کند.
برای مثال، در یک صفحه قابل اسکرول، نقطه کانونی را در بالای صفحه قرار دهید (هدر یک مکان نامناسب است).
در صفحه غیر قابل اسکرول شما آزادی بیشتری دارید. از عناصر موجود استفاده کنید، اما به شکل عالی استفاده کنید. چیزی ساده و دقیق بسازید یک چیزی عادی را جذاب کنید.
با این کار شما می توانید در وب سایت داستانی را برای بازدید کننده روایت کنید.
در اینجا با چندین عناصر طراحی شما می توانید نقاط کانونی خود را تنظیم و ایجاد کنید. من بعضی از نمونه های دنیای واقعی و نمونه های مخفی از هر عنصر را ذکر کردم.
عناصر متنی دارای پتانسیل بسیار بالایی برای تبدیل شدن به مرکز توجه هستند، اما وب سایت های معمولی با مقادیر زیادی از متن پر شده اند، بنابراین باید بر قسمت های خاص تاکید شود.
اندازه، رنگ، فاصله (بین کاراکتر ها و خطوط) و نوعی از فاکتور هایی است که می توان برای تأکید بیشتر بر عناصر متنی دستکاری کرد. مثلا از سطوح و اندازه های مختلفی برای سه سطح دید استفاده کنید.
اجزای گرافیکی به سرعت و بدون نیاز به توضیحات زیادی پیام را منتقل می کنند. آنها همچنین به عنوان قلّاب های بصری برای جلب توجه کاربر عمل می کنند. همچنین می تواند برای نشان دادن مراحل یک فرآیند، به گونه ای واضح توصیفی و به یاد ماندنی باشند. اغلب اوقات عناصر گرافیکی مانند گلوله های نقره ای هستند: آنها را برای لحظه ای مناسب ذخیره کنید و آنها را بیش از حد استفاده نکنید.
یکی از محبوب ترین عناصر طراحی وب در سال های اخیر، دکمه CTA است. دکمه های بزرگ تقریبا در هر وب سایتی وجود دارد. آنها به دلیل چشمگیر بودن (به دلیل اندازه آنها)، آشنایی و نشانه توصیفی موثرند. دکمه ها عناصر جذاب هستند، اما استفاده بیش از حد و یا سوء استفاده از آن ها اثر بخشی آنها را کاهش می دهد.
استفاده از فضای خالی یکی از ساده ترین راه ها برای جلب توجه به مناطق خاص صفحه بدون استفاده از عناصر قابل مشاهده است.
راهی برای تمیز دادن چیزی از محیط اطراف آن استفاده از یک دکوراسیون ساده است. رنگ و موقعیت یابی توانایی بالایی در جهت ایجاد اثرات عمیق دارد و اثربخشی عناصر دیگر به میزان قابل توجهی به این عناصر اساسی مورد استفاده قرار گرفته شده بستگی دارد.
دو الگوی شناخته شده در حرکت چشم کاربران وجود دارد. الگوی F و Z.
این الگو معمولا در وبلاگ ها با حجم زیاد متن دیده می شود. زمانی که کاربر عنوان ها و ابتدای هر خط را اسکن می کند. بنابراین عنوان ها و اول خط ها تعیین کننده این هستند که کاربر تا چه حد به خواندن ادامه خواهد داد. برای همین وبلاگ ها سعی می کنند کلمات، حروف و محتوا را تا جایی که می شود در این قسمت ها بهینه سازی و برجسته کنند.
بنابراین شما می توانید که CTA ها را بعد از اولین پاراگراف قرار دهید. جایی که کاربر کمی از متن را اسکن کرده است و اولین قسمت پس از متن CTA است.
این الگو زمانی اتفاق می افتد که تمرکز صفحه بر روی متن نباشد. در این حالت بازدید کننده ابتدا لبه های بالایی و نوار منو را اسکن می کند و سپس لبه هایی پایینی صفحه را می بیند.
این الگو رابط کاربری وب است جایی که المان های اصلی مانند علائم تجاری و CTA ها قرار می گیرند. این الگو سادگی و نظم را القا می کند بنابراین در این مدل اولویت دادن ها به راحتی صورت می گیرد. اما این الگو برای سایت هایی با المان های خیلی زیاد خوب کار نمی کند.
پیشبینی اینکه چشم های کاربر به کدام سمت حرکت می کنند می تواند یک مزیت بزرگ باشد. قبل از اینکه عناصر را بر روی صفحه خود تنظیم کنید، بیشترین و کمترین اهمیت را اولویت بندی کنید. هنگامی که شما می دانید چه چیزی را می خواهید به کاربر نمایش بدهید و به کدام سمت وی را هدایت کنید، دیگر مسئله ساده شده است. المان ها را در نقاط داغ الگو برای تعاملات مناسب قرار دهید.
اگر شما قصد دارید حداکثر بهره را از وب سایت خود ببرید لازم است بعد از طراحی آن را مانیتور کنید. در اینجا اما منظور من از مانیتور بررسی رفتار کاربران در وب سایت شما است. صاحب یا مدیر وب سایت لازم است که بداند که چه افرادی با چه ویژگی هایی به وب سایت مراجعه می کنند، یا آنکه کاربران از چه کانالی (تبلیغات کلیکی، موتورهای جستجو و غیره) وارد وب سایت می شود، چه صفحاتی را بازدید می کنند، روی چه چیز هایی کلیک می کنند، صفحات پر بازدید کدام است، کدام صفحه معمولا به عنوان آخرین صفحه بازدید می شود، عملیات فروش در چه مرحله ایی بیشتر رها شده است و ده ها اطلاعات دیگر. صاحبان وب سایت با آگاهی از این اطلاعات می توانند طراحی وب سایت را بهبود بدهند.
مثلا می توانید مسیری های مختلفی را که کاربران در وب سایت شما پیمایش می کنند را یکبار خودتان امتحان کنید. ببیند آیا چیزی مانع فعالیت شما در وب سایت است؟ آیا چیزی باعث می شود شما وب سایت را ترک کنید؟ یا چیزی را که می خواهید پیدا نکنید؟ آیا صفحه فعلی به شما می گوید در کدام قسمت سایت هستید؟ یا اینکه کدام یک از تبلیغات کلیکی برای سایت بازدهی بیشتری داشته و بازدید کنندگان آن اقدام به خرید کرده اند؟ یا چرا کاربران در یک مرحله خاص خرید یا بازدید خود را نیمه کاره رها می کنند؟
شما با به دست آوردن این اطلاعات و تحلیل آن ها می توانید قدم های موثری در بهبود کارایی و بهره وری آن بردارید. اما چه طور می توان به این اطلاعات دست پیدا کرد؟ روش های زیادی برای آنالیز رفتار کاربران وجود دارد. نرم افزارهای تحت وب قابل خریداری و رایگانی در این حوزه وجود دارد. اما یکی از معروف ترین آن ها گوگل آنالیتیکز است.
گوگل آنالیتیکز یکی از ابزارهای قدرتمند رایگان ارائه شده توسط گوگل است. شما می توانید با استفاده از این ابزار اطلاعات خوبی را درباره رفتار کاربران بر روی یک وب سایت بدست آورید. البته می توان گفت بدون گوگل آنالیتیکز برنامه ریزی و پیاده سازی تکنیک های بازاریابی آنلاین بی معنی و یا غیر دقیق است. در این ابزار شما می توانید اطلاعات زیر را بدست آورید:
بدون بررسی رفتار کاربران شما نمی توانید در بازاریابی خود موفق باشد. لازم است شما بدانید با چه گروهی از کاربران و با چه ویژگی هایی روبرو هستید. چه چیزی موجب نارضایتی کاربر در وب سایت شما می شود. چه چیزی باعث تبدیل نشدن بازدید کننده به مشتری می شود. شما با شناخت کاربر و رفتار وی و همچنین پیش بینی علایق و تمایلات آن می توانید المان های موثر را در جایی مناسب در وب سایت خود قرار دهید تا مسیر بازدید کننده به سوی هدف شما هموار شود. در قسمت اول من از نقاط مهم در صفحه صحبت کردم و اینکه شما می توانید با اولویت بندی در جای مناسب CTA های خود را قرار دهید تا کلیک های بیشتری دریافت کند. سپس در قسمت دوم به شما ابزاری معرفی شد تا بتوانید با کمک آن دیدگاه روشنی بر موثر بودن طراحی و رفتار کاربران در وب سایت پیدا کنید. من در سایر مقالات دارکوب نیز بیشتر به موضوع خواهم پرداخت.