نوشته شده توسط مهندس کلانتری
آیا مطمئن هستید که اهدافی که برای سئوی وب سایت خود انتخاب کرده اید هوشمندانه یا حداقل مناسب است؟ بسیار مهم است که شما اهداف شرکت خود را با اهداف بازاریابی گره بزنید و برای اندازه گیری پیشرفت و موفقیت آن ها مقیاس هایی داشته باشید. در این مقاله از دارکوب درباره تفاوت این اهداف و رابطه آن با سئو و انتخاب اهداف خلاقانه در آن صحبت خواهیم کرد.
و این یک چالش بزرگ است. بسیاری از افرادی از ما می پرسند: “من مطمئن نیستم که دقیقا چه اهدافی را برای تیم سئو تعیین کنم که درست باشد.” ما می دانیم که یک مشکل خاص وجود دارد هنگامی که گوگل اطلاعات مربوط به سطح کلمه کلیدی را برای ارجاعات سئو حذف کرد.
بنابراین، از جستجوی های پرداختی می توانید ببینید که این کلیک روی این کلمه کلیدی بوده و ترافیک را به این صفحه ارسال شده و سپس برای آن چه اتفاقی افتاده است. در جستجوی آلی یا ارگانیک، دیگر نمی توانید این کار را انجام دهید. شما چندین ساله است که قادر به انجام این کار نیستید. به خاطر این حذف، اثبات بازده سرمایه گذاری برای سئو واقعا چالش برانگیز بوده است. اما اجازه دهید در اینجا به این موضوع تمرکز کنیم که چگونه شما می توانید اهدافی هوشمندانه در سئو که واقعا قابل اندازه گیری، قابل پیگیری و مرتبط به اهداف کسب و کار سازمان است، را هدف بگیرید.
نقطه آغاز انتخاب اهداف سئو
خوب، اولین چیز، اولین مسئله که دیده می شود این است که بسیاری از افراد از اهداف سئو شروع می کنند، که به نظر یک ایده منطقی است اما واقعا برعکس یک ایده وحشتناک است. با اهداف سئو خود شروع نکنید. هنگامی که تیم سئو شما با هم یا با مشاوران، آژانس ها و یا بازاریابان دور هم می آیند، هرگز نباید کار را با تعیین اهداف سئو شروع کنید.
- با اهداف شرکت شروع کنید. مثلا این چیزی است که شرکت ما در حال حاضر تلاش دارد که در این سه ماه یا این سال یا این ماه بدست آورد.
- اهداف بازاریابی: چطور قرار است که بازاریابی برای رسیدن به اهداف کمپانی کمک کند. بنابراین، اگر هدف شرکت افزایش فروش باشد، کار بازاریابی چیست؟ آیا کار بازاریابی مراحل تبدیل را بهبود می بخشد؟ آیا ترافیک بیشتری به بالای قیف (مراحل بازاریابی) می رسد؟ آیا ترافیک بیشتری را که قبلا به سایت داده شده، بازگردانده است؟ اهداف بازاریابی باید به طور مستقیم به اهداف شرکت متصل شوند تا هر کسی و هر فردی در سازمان بتوانند به وضوح ببینند چه کاری به چه هدفی در بازاریابی انجام شده است.
- اهداف سئو، اینجاست که ما می پرسیم، سئو چگونه به اهداف بازاریابی کمک می کند. به عنوان مثال، اگر هدف همانطور که قبلا ذکر شد، افزایش ترافیک به بالای قیف است، پس هدف سئو می تواند بسیار گسترده باشد. اگر هدف بازگرداندن افراد باشد، باید هدف بسیار دقیقی در کلمات کلیدی دنبال نمود.
- معیارهای خاص برای اندازه گیری و بهبود. از اهداف سئو، می توانید نتایج معیارهای خاصی را برای اندازه گیری و بهبود به دست آورید.
معیار های قابل اندازه گیری
خوب آن به لیست نوعی اینجا است. خیلی طولانی نیست چیزهای زیادی در دنیای جستجوگرها وجود ندارد که ما واقعا بتوانیم مستقیما آن را اندازه گیری کنیم. بنابراین معیارهای هدف قابل اندازه گیری ممکن است چیزهایی مانند …
- رتبه بندی. که می توان به سه روش آن را اندازه گیری کرد. ما می توانیم آنها را در سطح جهانی، ملی یا محلی اندازه گیریم.
- بازدید های ارگانیک جستجو، این فقط ترافیک خام است که از جستجوی ارگانیک دریافت می شود.
- شما همچنین می توانید آن را به جستجوی برند و جستجوی بدون برند جدا کنید. اما این مورد بسیار پیچیده تر است زیرا ما داده های کلمات کلیدی را نداریم. بنابراین، ما باید از یک مدل مفهومی یا استنباطی استفاده کنیم، در حقیقت ما می گوئیم: “این صفحات احتمالا از ترافیک جستجو برند دریافت می کنند، در مقایسه با این صفحات که احتمالا ترافیک جستجوی غیر برند را دریافت خواهند کرد.”
برای مثال صفحه اصلی وب سایت را می توان به عنوان جستجوی برند در نظر گرفت و سایر صفحات و منابع وب سایت را (مانند وبلاگ) را جستجوی بدون برند دانست.
ردیابی رتبه بندی های شما بسیار مهم است، زیرا به این ترتیب می توانید ببینید که کدام صفحات برای پرس و جوهای برند و غیر برند نمایش داده می شود تا بتوانید برای طراحی صفحات فرود یک مدل طراحی کنید و در طراحی وب سایت خود موارد را رعایت نمایید.
- مالکیت صفحه نتایج جستجو. در واقع این ایده شهرت شما در صفحه نتایج جستجو است. بنابراین ما اساسا به صفحه نتایج جستجو نگاه می کنیم که برای یک جستجو چه نتایج نمایش داده می شود. ممکن است با چیزهایی که دوست ندارید و نمی خواهید و چیزهایی که واقعا می خواهید و وجود دارند، مواجه شوید. و موفقیت و شکست را می توانید به طور مستقیم از طریق رتبه بندی در SERP اندازه گیری کنید.
- حجم جستجو. بنابراین برای افرادی که تلاش می کنند رابطه و اعتبار نام تجاری خود را در وب افزایش دهند و در تلاش برای افزایش تعداد جستجو برند هستند (که یک متریک خوب است)، می توانید از طریق چیزهایی مانند Google Trends یا از طریق یک کمپین Google AdWords تغییرات را اندازه بگیرید.
- لینک ها و معیارهای لینک. بنابراین شما می توانید به رشد یا کاهش پیوندها در طول زمان نگاه کنید. شما می توانید آن را از طریق چیزهایی مانند لینک های ریشه دامنه، تعداد کل لینک ها، معیارهای کیفیت دامنه یا اسپم و نحوه توزیع آنها اندازه گیری کنید.
- ترافیک ارجاعی: و آخرین، اما نه کم اهمیت ترین، بیشتر کمپین های سئو، به ویژه کسانی که روی بهبود رتبه بندی و بک لینک ها تمرکز می کنند، از لینک هایی ساخته شده ترافیک ارجاعی دریافت می کنند. بنابراین شما می توانید ترافیک ارجاع را مشاهده کنید و آن ارجاع دهنده ها و اینکه آیا آنها از صفحاتی بودند که در آنها پیوندهایی با هدف سئو ایجاد کرده اید.
بنابراین با استفاده از تمام این معیارها باید اهداف سئو با اهداف بازاریابی و شرکت مطابقت کنید. فکر می کنم توضیح کافی است و می توانیم با دو نمونه در اندازه های متفاوت به بررسی بیشتر به پردازیم.
نمونه اول
تصور کنید کمپانی کفش A اهداف زیر را دارد:
- فروش آنلاین را افزایش داده شود. بیایید بگوییم هدف شرکت بزرگ آنها در سال 2018 “فروش آنلاین به مشتریان اصلی در یک کشور خاص است. هم اکنون از نظر جمعیت محلی آن ها به 30% بازار دسترسی دارند”
- ترافیک بالای کانال وب سایت را 50٪ افزایش داده شود. بنابراین بازاریابی می گوید: “راه های زیادی برای رسیدن به این هدف وجود دارد، اما ما فکر می کنیم که بهترین فرصت برای انجام این کار این است که بالای قیفی رشد دهیم، زیرا می توانیم ببینیم که چگونه ورودی قیف در طول زمان تبدیل به فروش می شود، و ما قصد داریم رشد 50٪ تعداد را هدف قرار دهیم.” این فوق العاده است و می تواند به اهداف سئو که بسیار قابل اندازه گیری و قابل اجرا هستند، تبدیل شود.
- افزایش بازدید جستجوی طبیعی تا 70٪. ما می توانیم بگوییم: “خوب، ما می دانیم که این عدد هم اکنون 50 درصد را به خود اختصاص دهد. بنابراین آنچه ما می خواهیم انجام دهیم، افزایش 70 درصدی جستجو است. چطور می توانیم این کار را انجام دهیم؟ چهار برنامه های مختلف داریم:
- کیفیت و حجم مطالب وبلاگ را افزایش می دهیم.
- صفحه محصول جدید با جزئیات بیشتری تهیه می کنیم و طوری بهینه سازی می کنیم که هدف جستجو های بیشتری قرار گیرد.
- قسمت جدیدی برای منابع برای محتوای های بزرگ ایجاد می کنیم.
- Domain Authority و پروفایل لینک ها را افزایش می دهیم.
خوب شاید شما بگویید که این یک سناریوی عادی در سئو است. شاید حرف شما درست باشد. اما مسئله ایی که اینجا مطرح است قابل توجیه بودن برنامه های شما برای سئو است!
خوب حالا ما چطور می توانیم این اهداف را اندازه بگیریم:
- کیفیت محتوا و بازدید های آن: می توان محتویات وبلاگ را از طریق مقدار محتوایی که ما تولید می کنیم و اینکه مقدار بازدید و توزیع آن اندازه گیری کرد.
- رتبه و ترافیک ارگانیک. این راهی است برای اندازه گیری صفحه محصول و اینکه آیا ما به اهدافمان رسیده ایم یا خیر.
- لینک، رتبه و ترافیک راهی است برای اندازه گیری منابع جدید.
- لینک کردن دامنه های ریشه به همراه توزیع DA و شاید توزیع نمره اسپم. این یک روش عالی برای اندازه گیری اینکه آیا ما بهبودی در پروفایل لینک داشته ایم یا خیر.
همه این ها، این تصویر بزرگ از هدف، توسط مشارکت بازدید کنندهای جستجو بخصوص صفحات غیر صفحه اصلی و غیر برند موثر در قیف تبدیل اندازه گیری می شود. بنابراین ما یک روش برای ایجاد یک هدف و سیستم هوشمند و اندازه گیری آن داریم.
مورد دوم
بسیاری از افراد در هدف گذاری برای یک سایتی که محصول ندارد مشکل دارند. خوب بیایید تصور کنیم که یک کمپانی داریم که کارش تهیه نمایشنامه است. تصور می کنیم که آنها چنین اهدافی دارند:
- جذب کردن افراد خارج از شهر و علاقه مند به تئاتر. در پی هدف گرفتن توریست ها و منتقدانی خارج از محدوده جغرافیایی خود هستند.
- دستیابی به مخاطبانی در چهار شهر فعال در این صنعت مثلا (پاریس، لندن، ونکوور و نیویورک).
خوب ما چطور با اهداف هوشمند سئو می توانیم به آن ها کمک کنیم؟
- جذب ترافیک از این شهر ها و کسب نظر آن ها درباره نمایشنامه ها. خوب این فقط مربوط به محتوای وب سایت نیست. ما می خواهیم مخاطبین به سمت سایر منتقدان به جهت ارائه نظر هدایت کنیم.
- ما صفحات فرود نسبت مخصوص منطقه جغرافیایی طراحی می کنیم و پیشنهادات ویژه ایی برای آن ها در آنجا ارائه می دهیم.
- نظرات افراد ثالث را شناسایی می کنیم، افرادی که علاقه مند به ارائه نظر و کامنت هستند، و ترافیک را به سمت آن ها هدایت می نماییم.
- ما همین کار را با پست های وبلاگ و منتقدین غیر رسمی انجام می دهیم.
- صفحات محتوا در ارتباط با کتاب ها و نمایشنامه هایی که تولید کرده ایم ایجاد می کنیم. و امیدواریم که علاقه مندان آن ها را به مشارکت تشویق کنیم.
خوب چطور این اهداف را اندازه گیری کنیم؟
- رتبه و ترافیک منطقه ایی را در شهر های هدف اندازه گیری می کنیم.
- اندازه گیری رتبه محلی و بازدید های و ارجاعات از افراد ثالث، البته این کار تنها در زمانی ممکن است که از نام با در آن مطالب استفاده شده باشد.
- همین کار را می توانی برای پست های وبلاگ انجام دهیم.
- اندازه گیری رتبه محلی، ملی، جهانی به همراه ترافیک ارگانیک.
خوب پس ما می توانم نسبت به اهدافی که پیش از این تعیین کرده ایم موفقیت و پیشرفت خود را اندازه گیری نماییم. حتی اگر این اتفاقات قرار باشد در وب سایت های دیگر به عنوان نظر انتشار داده شود.
می توانید ببینید که چطور، اگر شما این اهداف هوشمندانه بسازید و آنها را به درستی اندازه گیری کنید و آنها را با آنچه شرکت و تیم بازاریابی در تلاش برای انجام آن هستند، ترکیب کنید، چیزی فوق العاده ویژه ای ایجاد کنید. شما می توانید بقیه تیم ها مشارکت دهید و می توانید ارزش سئو را حتی برای افرادی که احتمالا به آن اعتقاد ندارند، نشان دهید.