نوشته شده توسط مهندس کلانتری
آدرس کوتاه: https://sitedar.com/?p=236
سئو یکی از بهترین روش های بازاریابی اینترنتی است. شما با آن می توانید از قدرت موتورهای جستجوگر مانند گوگل استفاده کرده و در زمان جستجوی عبارات مرتبط با کسب و کار خود توسط مشتری بالقوه، در صفحه نتایج جستجو در (زمان مناسب با شخص مناسب) ارتباط برقرار کنید. ترافیکی که از این طریق به وب سایت شما می آید ترافیک ارگانیک نام دارد. سئو جدا از تبلیغات کلیکی و پرداختی گوگل است. برای همین سئو روشی به صرفه بوده و در مقایسه با تبلیغات کلیکی در طول زمان هزینه ناچیزی برای پیاده سازی و نگهداری دارد.
شما برای سئو کارهای زیادی می توانید انجام دهید. تنظیم طراحی و کدهای داخلی وب سایت برای سازگاری با سئو، ساخت بک لینک، تهیه محتوا و ده ها کار دیگر. اما کدام یک از این فعالیت ها برای وب سایت شما ضروری است. کدام یک با امکانات شما جور در می آید؟ و از همه مهم تر اصلا هدف شما برای سئو چیست؟ شما به دنبال چه چیزی در کسب و کار خود هستید؟ در این مقاله از دارکوب به اولویت بندی در کار سئو می پردازم.
می دانید چطور تغییر سئو و تغییرات محتوا روی بازدهی سایت شما تاثیر می گذارد؟ چه کارهایی باید برای بهینه سازی وب سایت انجام دهیم؟ این ها سوالات ساده ایی هستند که از کارشناسان سئو پرسیده می شود اما این سوالات پاسخ های ساده یی ندارند. از این گذشته آیا تا به حال وب سایتی دیده اید که تنها به یک روش سئو احتیاج داشته باشد؟
مشکل سئو این است که با سوالات و مسائل زیادی رو به رو می باشد، برای همین ما برای مشتریان خود مجموعه بزرگی از پیشنهادات در این مسیر داریم. اما متاسفانه بسیاری از افراد با این روش ها آشنایی ندارند. برای همین ما در طی فعالیت خود آموخته ایم که چطور این مسیر دشوار و پر پیچ و خم را بپیماییم. در این مقاله از دارکوب به اشتراک گذاری برخی تجربیات کارشناسان سئو می پردازیم.
لیست مطالب
به هر حال در هر شرایطی محدودیت هایی وجود دارد. چه از نظر زمانی و چه از نظر مالی. برای همین برای کارهای روزانه خود باید یکی دو مورد را در لیست نگه داشت و مهم ترین آن ها را به بهترین شکل انجام داد، تا بیشترین بازدهی نصیب وب سایت شود.
مثلا به حسابرسی فنی وب سایت توجه کنید، ممکن است برای یک کارشناس سئو canonicalization برای جلوگیری از محتوای تکراری، به روز رسانی Redirect ها، تگ های عنوان، فشرده سازی تصاویر و ده ها مورد دیگر را پیشنهاد بدهد. اما تیم توسعه و سئوی وب سایت عملا نمی تواند به همه ی این پیشنهادات عمل کند.
برای آنکه بدانیم چه کاری اولویت دارد باید ابتدا کشف کنیم که چه چیزی وب سایت را عقب نگه داشته است. در کل تگ عنوان شاید بالاترین اولویت را نداشته باشد، مگر آنکه وب سایت این تگ ها را نداشته باشد، در این زمان تنها این تغییر به ظاهر کوچک می تواند تاثیر بزرگی بر روی سئوی وب سایت داشته باشد.
پس وقتی پیشنهادی برای تیم سئو صورت می گیرد، این اولویت بندی است که می گوید که چه چیزی باید اول انجام شود و چه چیزهایی را می توان به زمان دیگری سپرد. پس همه چیز به اولویت و بازدهی یکسان ندارد.
همین مسئله درباره منابع صادق است. مثلا ممکن است شرکتی به این نتیجه برسد که وب سایت خود را از HTTP به HTTPS منتقل کند. این بسیار ایده خوبی است، به شرط آنکه نیرو و منابع لازم را برای انجام این تغییرات داشته باشد.
رفتن از HTTP به HTTPS تغییر کوچکی نیست و در برخی موارد می تواند بسیار دشوار باشد، خطاهای زیادی در وب سایت ایجاد کند، حتی می تواند مقدار زیادی از ترافیک ارگانیک وب سایت از دست برود. پس ما نمی توانیم ریسک کنیم. بلکه باید تا زمان مناسب و توجیه پذیر برای این انتقال و فراهم شدن امکانات لازم برای یک انتقال آرام و سنجیده صبر کرد. تنها در این حالت است که وب سایت را می توان به درستی ارتقا داد و در نتیجه آن به پیشرفتی در ارتباط با سئو دست یافت.
مثال دیگر درباره تولید محتوا است. ممکن است ما پیشنهاد بدهیم که وب سایتی برای پیشرفت کردن نیاز به تولید محتوا دارد. اما اگر این وب سایت نیرویی برای تهیه یا ویرایش محتوا نداشته باشد محتوای با کیفیتی در آن دیده نخواهد شد یا پر می شود از مطالب کم کیفیت و این کمکی به وب سایت نمی کند. در عوض در این موارد می توان بجای تولید محتوای جدید بر روی بازبینی محتوای قدیمی کار کرد و با انرژی و کار کمتر ترافیک وبلاگ را افزایش داد.
پس در آخر معمولا سئو به دپارتمان های دیگر برای موفقیت وابسته است. و ما باید از منابع قابل دسترس آگاه بوده و آن را برای شرایط آن ها تنظیم کنیم.
شاید به نظر این نکته کاملا بدیهی باشد که باید کار ها را با اهداف کسب و کار هماهنگ کرد، اما معمولا این نکته فراموش می شود. اطمینان حاصل کنید که به سوی نتایجی حرکت می کنید که برای کل برای کسب و کار مفید است. آیا شما در حال حاضر در این مسیر حرکت می کنید؟ یا تنها هدف شما تلاش برای افزایش ترافیک ارگانیک و درآمد است؟
بسیاری از بازاریابان امروز اعتراف می کنند که آن ها هم دچار این اشتباه متداول شده اند که اهدافی را در سئو تعیین کرده اند که در آن ها هیچ توجهی به اهداف سازمان نشده است.
مثلا برای وب سایتی که به آن پیشنهاد تولید یا به روز رسانی محتوا شده است (مثال قبل)، ممکن است شما یا کارشناس سئو اقدام به تحقیق درباره کلمات کلیدی برای تولید محتوا کنید که این کاری طبیعی در این نوع استراتژی است. اما اگر به اهداف آن سازمان نگاهی بیاندازید احتمال آن وجود دارد که استراتژی تولید محتوا برای این اهداف کار ساز نیست.
مشکلی که می توان در چنین موردی یافت این است که آیا تولید محتوا با هر دو اهداف بلند و کوتاه مدت هماهنگی دارد؟ زمانی که ما پیشنهاد به روز رسانی محتوا را دادیم، آیا محتوای قدیمی دارای ویژگی ها و کلید واژه های اهداف کوتاه مدت است؟ یا کدام موضوعات باید اولویت به روز رسانی داشته باشند؟ آیا تحقیق درباره کلمات کلیدی نسبت به اهداف کوتاه مدت نیز تهیه شده است؟
پس نتیجه می گیریم که اگر چه پیشنهادات و تلاش های معمولی که در جهت بهبود سئو انجام می گیرد به طور کلی برای سئو مفید است، اما زمانی این تلاش ها مفید خواهند بود که با اهداف و استراتژی کل سازمان هماهنگی لازم را داشته باشند.
چیزی که هر چند وقت یک بار کارشناسان سئو و صاحبان وب سایت را غافل گیر و یا شاید نگران می کند، آپدیت ها و تغییراتی است که گوگل در الگوریتم ها و نحوه رتبه بندی های خود انجام می دهد است.
مثلا گوگل به ما اخطار می دهد که باید وب سایت ها امن باشند. اما ما باید بدانیم منظور از سایت امن و سایت نا امن چیست. و درک این خود موضوعی چالش بر انگیز است.
ما باید اطمینان داشته باشیم که کارهایی که برای سئو انجام یا پیشنهاد می دهیم برای کسب و کار معنا داشته باشد. ما نمی توانیم به صرف پیشنهاد گوگل عمل کنیم. منظور این نیست که وب سایت شما نباید امن و با دستگاه های موبایل سازگار باشد. اما مثلا وقتی که ترافیک ارگانیک موبایل وب سایت شما کم است، توجیح نمی کند که 90 درصد انرژی و منابع خود را به افزایش این ترافیک یا استراتژی های مربوط به کاربران موبایل اختصاص دهید.
در مثالی دیگر، زمانی که صفحات AMP راه اندازی شد، به نظر قابل پیاده سازی می آمد. البته که این نوع صفحات برای انتشارات (خبرگذاری ها) ساخته شده بود، اما Yoast (در وردپرس) آن را ساده کرد، در نتیجه این نوع صفحات تبدیل به یک استاندارد فنی معمول شد. اما درباره وب سایت هایی که از وردپرس استفاده نمی کنند چطور؟ درباره وب سایت هایی که از CMS استفاده نمی کنند چطور؟ در این حالت آن ها باید از یک برنامه نویس کمک گرفت و سوال این است که آیا ارزشش را دارد؟
در برخی موارد خیر. مثلا در مثالی که قبلا درباره آن صحبت کردیم، وب سایت محتوای جدید خیلی زیادی تولید نکرد و ترافیک عمومی موبایل آن نیز پایین بود. حتی نتایج کسب شده آن حاصل صفحات AMP نبود.
در این مورد نیز گوگل جهشی را پیشنهاد می کند اما برای برخی وب سایت ها ضرورتی ندارد.
در آخر در می یابیم که اهداف ما ثابت بلکه متحرک هستند. و سوال این است که اخیرا به چه دست یافته ایم. یک برنامه می تواند در طول یک سال تغییر کند حتی در شش ماه. استراتژی سئو نیز نیاز دارد که مدام برای وضعیت های جدید ارزیابی و تنظیم شود.
توجه داشته باشید که در بسیار از مواقع موضوع بر سر تغییر و ارتقا همه چیز نیست. مثل این می ماند که با به بازار آمدن یک گوشی موبایل در هر هفته شما تصمیم بگیرید که گوشی خود را عوض کنید. کار ما در دارکوب با تجربه ایی که در طراحی سایت و سئو داریم این است که نسبت به نیاز و امکانات صاحبان وب سایت راه حل هایی به آن ها ارائه بدهیم. راه حل هایی که با اهداف کسب و کار آن ها هماهنگ باشد و به علاوه در طول زمان اولویت بندی شده باشند.