سایتتونو بالا ببرید تا تصویر درستی از شرکتتون ارائه بده
بیشتر مشتریهایی که میان سراغ ما خودشون یه سایت دارن و وقتی سایتشونو 3 سال پیش راه انداخته بودند خیلی هم سایت خوبی بوده اما الآن از نظر طراحی و عملکرد به نظر قدیمی میاد. از اون مهمتر اینکه تصویر درستی از شرکت ارائه نمیده یا خوب به مشتریها خدمات رسانی نمیکنه.
این جور شرکتها، شرکتهایی هستن که با گذشت زمان رشد میکنن و بهتر میشن. مثلا شاید توصیف شما این باشه:
شما یه شرکت در حال توسعه هستید و سایتتون باید ارتقا پیدا کنه تا با سطح عملکرد شرکتتون هماهنگ بشه و همینطور که شما پیشرفت میکنید، سایتتون هم باید بهتر بشه. اما طی این رشد و توسعه، سایتتون با گذشت زمان گرد و خاک گرفته و ارتباطش با مشتریها قطع شده. شاید مشتریهاتون باز هم بهتون مراجعه کنن ولی از طریق سایت نه.
خب قابل درکه
شما سخت کار کردید که شرکتتونو بالا بکشید و از تازه ترین روشها استفاده کنید. شاید شما یا گروهتون وقتی برای جلسه گرفتن درباره کارهای سایت و مخاطب های سایت دیگه وقت نداشته باشید.
در این صورت میتونید با ساخت شاخص های مشتری یه سایت کاربر محور داشته باشید که در جهت تأمین تمام اهداف شرکت و برای تمام مخاطبان خدمات رسانی کنه. یا حداقل برای درک ذهن و فکر مخاطبانتون و تأمین انتظاراتشون کمکتون میکنه.
ویکی پدیا شاخص مشتری یا Persona رو اینطور معنی میکنه:
"در بازاریابی و طراحی کاربر محور، شاخص ها شخصیتهای تخیلی هستند که ساخته میشن تا تفاوت های انواع مختلف کاربرهایی رو که ممکنه از سایت، برند یا محصولتون دیدن کنن نشون بدن."
- مثالی از شاخص کاربر
وقتی وارد فرایند بازسازی سایت میشید، ممکنه بیشتر روی طراحی شاخص کاربر تمرکز کنید و کمتر به محتوایی که قراره به کاربر ارائه بدید بپرداید. بدون این کار سختتر میتونید نحوه تناسب سایتتونو با استراتژی بازاریابی شرکت درک کنید.
برای این منظور اول بهتره از خودتون بپرسید "ما داریم این سایت رو برای چه کسایی میسازیم؟".
بهترین جوابی که میشه به این سوال داد اینه که بگید ما اینجا مخاطب های مختلفی داریم و سایت برای همشون باید خدمات رسانی کنه. باید همه این مخاطب ها رو در نظر بگیرید و اطمینان حاصل کنید که سایتتون به همه این کاربرهای مختلف اهمیت میده. اگه ما برای هر یک از انواع کاربرهامون یه شاخص کاربری درست کنیم، به پروسه بازسازی سایت کمک بزرگی میشه.
ساختن یه دونه اش راحته اما باید ویژگی های مختلف یه شاخص رو در نظر بگیریم و برای همین من ترجیح میدم موقع تولید محتوا شاخص کاربرو درست کنم.
الف) اسم، جنس، موقعیت: میتونید برای شاخص یا نمونه کاربرتون یه اسم انتخاب کنید. ما اکبر رو انتخاب میکنیم.
اکبر مدیر بازاریابی یه شرکت در حال توسعه و پیشرفته. خیلی چیزهارو باید مدیریت کنه و تحت فشار زیادیه، چون داره سعی میکنه قدرت برند شرکتشو افزایش بده و دنبال همه مدل شبکه سنتی و دیجیتالی بازاریابی میگرده که نفوذ شرکتشو افزایش بده.
ب) شرکت: شرکت شما برای چه شاخص کاربری کار میکنه؟ تو صنعت خاصی هست؟
برای این کار میشه هر مدل شرکتی رو که تو هر صنعتی هست در نظر گرفت. شرکتهای B2B یا B2C آنلاین که خدمات حرفه ای در صنایع مختلف ارائه میدن، در هر جا و مکانی از شرکتهایی با 25 کارمند تا 1000 تا با حداقل برگشت سرمایه 25 میلیون تومان.
ج) سطح آموزش و سایر ویژگی ها: اینجا میتونید وارد خیلی از جزئیات بشید، حتی بیشتر از چیزهایی که من خواهم گفت.
اکبر اوایل چهل سالگیشه و تو رشته مدیریت بازرگانی تحصیلات دانشگاهی داره، تازه وارد شرکت شده اما تو شرکتهای بزرگتری که قبلا کار میکرده تجربه زیادی داره و چون کارفرماش قبل از اکبر برنامه بازاریابی درست و حسابی نداشته الآن یه جورایی خیلی کار سرش ریخت و الآن دنبال یه راهی و یه شریک قابل اعتمادی میگرده که تو کارهای ارسال و توزیع کمکش کنه.
خب تا اینجا یه شاخص ساده درست کردیم.
- همیشه شاخص کاربر رو در پروسه کار در نظر داشته باشید
از حالا به بعد میتونید برای اکبر یه عکس فانتزی هم انتخاب کنید و هر جا نامی ازش میبرید عکسشم بیارید یا برای اعضای گروهتون به صورت اسلاید بیارید.
نکته مهمی این جا نهفته است و اون اینکه باید نسبت به این آدما حس مثبتی ایجاد کنید. من به تجربه دیدم که وقتی همه قسمتهای کار دخیل میشن، شاخص کاربر به بهترین شکل خودش توسعه پیدا میکنه. منظور از همه قسمتها: بازاریابی، اجرا، تجربه مشتری، فروش و غیره است.
ساخت شاخص کاربر در ارتباط با فرایند بازسازی سایت هم خیلی به درد میخوره و باعث میشه طراحی و عملکردش درست روی همونجایی تمرکز داشته باشه که نیاز هست: یعنی کاربر و قسمتهایی که کاربر اهمیت میده.
اینکه چطوری میتونن یه محصول یا خدمات آنلاین سفارش بدن، راحت با یه متخصص ارتباط بگیرن، خودشونو عضو کنن، براحتی به محتوای مفید سایت دسترسی داشته باشن و غیره.
از طریق طراحی و استراتژی محتوا باید تمام فکرتونو بکار بگیرید و خودتونو بذارید جای شاخص. شاخص های کاربر تو کار استراتژی محتوا خیلی کارها رو ساده میکنن: فقط کافیه محتوایی تولید کنید که از نظر شاخص کاربر مفید باشه و به دردش بخوره.
چه گزارش، چه اطلاعات محصول، ویدئو، پادکست یا هر چیز دیگه ای مهم نیست، هدف اینه که یه چیز با ارزشی تولید کنیم که مناسب شرایط و نیازهای شاخص کاربر شما باشه.
به نظرتون برای این کاربر با این ویژگی ها چه چیزی به درد میخوره؟ این افراد با چه مشکلاتی ممکنه روبرو بشن؟ چه مسائلی براشون مهمتره و چه دغدغه هایی دارن و برای چه اموری به کمک شما نیاز دارن؟ اینجور سوالات میتونه نشون بده که چه نوع محتوایی باید تولید کنید.
همیشه سعی کنید و هدفتونو رو این بذارید که چیزهای باارزشی تولید کنید. امیدوارم این مطلب هم چیزهای با ارزشی برای شما ارائه داده باشه.