طراحی لوگو به ترکیب پیچیده ای از مهارتهای طراحی، نظریه های خلاقانه و بکارگیری ماهرانه اونها نیاز داره. هر طراح قابلی باید بتونه با توجه به هدفی که لوگو دنبال میکنه یه لوگوی مناسب طراحی کنه، اما بدست آوردن تخصص درست در همه زمینه های طراحی لوگو هم زمان میبره.
البته طراحی لوگو فقط یک بخش کوچکی از برندسازی محسوب میشه. برندسازی از طراحی تا لحن کلام در شبکه های مجازی، همه رو شامل میشه. اما لوگو یا همون مارک برند در واقع هسته اصلی برندسازی به حساب میاد.
من برای نوشتن این مقاله، در مورد ویژگی های یه لوگوی خوب، با طراح ها و متخصصان دارکوب صحبت کردم و تونستم 25 نکته ناب از این افراد حرفهای جمع کنم که همه رو تو این مقاله برای شما خواننده های عزیز ارائه میدم تا بتونید سطح کیفی اثر برندسازیتونو ارتقا بدید. این نکات از مرحله تحقیق شروع میشه و به ترتیب تمام مراحل طراحی برند رو تا انتها که بکارگیری مارک برند هست دربرمیگیره و شامل این پنج بخش میشه:
روشهای تحقیق از طراحی لوگو
تایپوگرافی در طراحی لوگو
نشانه ها در طراحی لوگو
نظریه رنگها در طراحی لوگو
عملی کردن طراحی لوگو
روشهای تحقیق از طراحی لوگو
قبل از اینکه قلم بدست بشید و کار طراحی رو شروع کنید، باید تحقیق انجام بدید. تو این مرحله 5 نکته در مورد این پروسه رو ذکر میکنیم:
1- رقباتونو بشناسید
قبل از اینکه کار طراحی لوگو رو شروع کنید باید به طور کامل و جامع در مورد بازار هدف تحقیق کرده باشید. برای شروع باید در مورد رقیبهاتون اطلاعات جمع کنید.
همه لوگوهای رقباتونو با هم مقایسه کنید. به این ترتیب میتونید از یه سری مرسومات برندسازیِ بازار کار خودتون هم مطلع بشید و هر از گاهی با بازی کردن با این جلوه های بصری آشنا بتونید به خودتون کمک کنید.
اما یادتون باشه که خیلی از لوگوهای شناخته شده جهان به این دلیل مشهور شدند که رسومات و عادت ها رو کنار گذاشتند و متفاوت فکر کردند.
2- سوالات مناسب بپرسید
داشتن استراتژی داره به بخش مهمی از پروسه برندسازی تبدیل میشه. در عمل یعنی ما باید بیشتر به مقیاس پروژه تکیه کنید و شروعِ این کار پرسیدن سوالات مناسبه.
کتاب هایی در مورد برندسازی نوشته شدند که بعضی هاشون، مثل کتاب "پنج و نیم مرحله" نوشته مایکل جانسون، فرمول استراتژی برندسازی رو با جزئیات کامل شرح دادند و میتونید ازشون استفاده کنید.
تو کتاب پنج و نیم مرحله، نویسنده پیشنهاد کرده در شروع کار این 6 سوال رو بپرسید: چرا ما اینجاییم؟ چی کار میکنیم و چطوری این کارو انجام میدیم؟ وجه تمایز ما از سایرین چیه؟ برای کی این خدمات رو ارائه میدیم؟ بیشتر از همه به چه چیزهایی اهمیت میدیم؟ و در نهایت اینکه چه شخصیتی داریم؟
3- در طول انجام کار انعطاف پذیر باشید
بعد از اینکه برای روش کارتون فرمول نوشتید، نباید این فرمول تبدیل به آیه خدا بشه. اون نیم مرحله اضافی کتاب هم بخاطر همین گذاشته شده؛ یعنی مرحله 2/5 یه منطقه خاکستریه بین استراتژی و طراحی.
تو این کتاب نوشته بعضی از مفاهیم و ایده هایی که در تئوری به نظر باید جواب بدن، در عمل میبینیم برعکسه. بنابراین میتونیم وقتی وارد میدان عمل شدیم گاهی هم به مرحله دو برگردیم و روش کار رو گسترش بدیم.
4- به میراث برند احترام بگذارید
پارسال (1395) یه جنبشی به راه افتاد که اصطلاحا "برندسازی یکپارچه" نام گرفت. این جنبش از اونجا شروع شد که شرکت Co-op تصمیم گرفت برندشو بازسازی کنه و مارک قبلیشو که مربوط به سال 1960 میلادی میشد تغییر داد و تونست جایزه اثر برند رو دریافت کنه.
چند ماه بعد کوداک و ناتوست هم همین راه رو پیش گرفتند. حالا ما بحثمون اینجاست که باید برای برندسازی تا حدی با این مد نسبتا جدید آشنا باشیم، اما وقتی تو یه مارک یه میراث و ویژگی های قدیمی نهفته است نباید با یه تغییر حساب نشده و نوپا سعی در بروز کردنش داشته باشیم.
باید خودتونو یه طرف قرار بدید و طرف دیگه هم کارهای دیگرانی که قبل از شما مارک رو طراحی کردند بذارید و همونقدر که جنبش های جدید اهمیت میدید برای سیر تکاملی و مسیری که تا به امروز طی شده هم ارزش قائل باشید.
5- یادتون باشه، لوگو فقط یکی از اجزاء است
طراحی برند فقط یک جزء کوچک از پروسه برندسازی مدرن محسوب میشه. الآن مردم از جنبه های متنوعی با برندها ارتباط برقرار میکنند و لوگو اولین نقطه تماسشون با برند هست.
در حین اینکه طراحی لوگوتونو توسعه میدید، منعطف باشید و نحوه ارتباط برند با بقیه جنبه ها (از لحن کلام تا بسته ها) رو هم در نظر بگیرید.
تایپوگرافی در طراحی لوگو
انتخاب نوع تایپ مناسب یکی از قسمتهای مهم پروسه طراحی لوگوست. خیلی از برندهای مشهور جهان فقط با تکیه بر تایپوگرافی شناخته شدند و تونستند پیامشونو منتقل کنند. اینجا 5 نکته در مورد طراحی لوگو از منظر تایپوگرافی رو عنوان میکنیم:
6- نوع تایپتونو با دقت انتخاب کنید
در سالهای اخیر اکثر سایتها برای متن انگلیسی لوگوشون از Sans serifs استفاده کردند که این مسئله دوشادوش جنبش مینیمالیستی شدن وب سایتها پیش رفته.
دو سال پیش (1394) گوگل مدل نوشته یا همون فونت لوگوشو از serif به sans serif تغییر داد تا یکم دوستانه تر بنظر بیاد. اما نباید اجازه بدید مدهای جدید روی قضاوتتون اثر بذارن. هنوز هم فونت serif میتونه انتخاب خوبی باشه، به خصوص اگه بخواهید یه چیز کلاسیک و لاکچری و در عین حال مد روز داشته باشید و به نظر حرفهای بیایید. به نظر من خودتون باید تو این زمینه بیشتر تحقیق کنید و گزینه های پیش روتون رو بررسی کنید. برای لوگوهای فارسی هم میتونید به همین ترتیب لوگوهای شرکتهای معروف رو مورد بررسی قرار بدید و با توجه به شخصیت برند خودتون فونت مناسب رو انتخاب کنید.
7- با اصلاح و ایجاد تغییرات به لوگوی برندتون شخصیت بدید
اگه بخواهید یه فونت معمولی، به خصوص فونتی که همه جا دیده میشه، انتخاب کنید، اونوقت برای شخصیت دادن به برندتون باید بیشتر روی قسمتهای دیگه مثل تصویرگری، رنگها، لحن کلام و غیره کار کنید.
وقتی فونت لوگو ساده است، مهارت بیشتری در همبستگی اجزا و کرنینگ میطلبه. اگه بین همه اجزا همبستگی باشه پیچیدگی و اعتبار توش حس میشه. و وقتی کرنینگ دقیق باشه، حروف مجزا بهم قفل و یکی میشن.
با اصلاح و ایجاد تغییرات در ظاهر فونت لوگو میتونید اتصالات بین حروف رو نرم و روون کنید و ظاهری بوجود بیارید که قبلا نظیرش وجود نداشته، ضمن اینکه میتونید بین ظاهر لوگو و لحن کلامش تناسب ایجاد کنید. مثلا میتونید انتهای کلمات رو بکشید و حس ادامه دار بودن رو القا کنید.
8- مدلهای نمایشی و کاملا سفارشی را در نظر بگیرید
گاهی اوقات استفاده از فونتهای موجود خیلی نمیتونه جلب توجه کنه و اگه فونتهای دستخطی تناسب بیشتری با برند داشته باشند. مثلا لوگوی کوکاکولا رو ببینید. این برند در طول زمان و کم کم طی یک قرن به این شکل دراومده.
اگه کوکاکولا هم میخواست مثل رقیب اصلیش، پپسی، از خط sans serif استفاده کنه نمیتونست توجه بازار رو به خودش جلب کنه.
متوجه منظورم شدید؟ باید منحصر به فرد باشید. از مدل های خاص استفاده کنید تا به برندتون قدرت بدید و مردم تا مدت طولانی با اون لوگو شما رو بشناسند.
9- ترکیب های مختلف حروف رو پیدا کنید
میتونید از حروف اول کلمات اسم شرکتتون استفاده کنید و کلمات جدید درست کنید. به این ترتیب میتونید یه برند مؤثر و در عین حال ساده داشته باشید. به خصوص تو بخش مد و لباس خیلی خوب میشه از این ویژگی استفاده کرد.
گاهی اوقات حتی ساده ترین مدلها هم میبینید از همین ترکیب های تصادفی بوجود اومدند. حتی میتونید با تغییر فونت در یک کلمه از متن تفاوت معنایی ایجاد کنید یا مثلا توجه رو به یکی از کلمات بیشتر جلب کنید. اسم برند رو با فونتهای مختلف تایپ کنید تا بالاخره اتفاقی یه چیز خوبی دربیارید.
10- مالک تمام و کمال یه نوع نوشته بشید
اگه بودجهتون میتونه ساپورت کنه یه فونت مخصوص خودتون بدید طراحی کنند تا مدل برندتون کاملا اختصاصی بشه و همه شما رو با اون فونت بشناسند. به این ترتیب فونت در مرکزیت هویت برند قرار میگیره و از محدودیت های موجود خارج میشید.
فونت نوشته با احساسی که در مخاطب بوجود میاره میتونه به نوعی لحن کلام برند رو نشون بده. مثلا فونتهای کودکانه میتونن برای محصولات و خدمات مرتبط با کودکان بکار برن.
فونتهای خشن زاویه دار میتونن حس قدرت ایجاد کنند فونت نستعلیق با خطوط منحنیاش میتونه القا کننده ظرافت و دقت باشه. فونتهای ساده و روون مثل نازنین حس گرمی و دوستانهای بوجود میارن و کلام و لحن نزدیکی با مخاطب دارند اما فونتهای arial حالت قدیمی یا کتابی دارند.
نشانه ها در طراحی لوگو
مردم نماد بعضی از برندها رو حتی بدون اسم شرکت میشناسند. حتی گاهی دیده شده شرکتی شکل خاصی رو برای لوگو انتخاب کرده به طوری که اون شکل حتی اگه کاملا هم شبیه لوگوی شرکت نباشه در ذهن ناخودآگاه مردم اسم شرکت رو یادآوری میکنه. اینجا پنج نکته در مورد شکل و نماد لوگو آورده شده که میتونید برای طراحی لوگوی شرکتتون ازشون استفاده کنید.
11- به اصول اولیه پایبند باشید
چند تا قانون طلایی تو طراحی لوگو وجود داره که اولین و مهمترینش سادگیه.
تفکرات خودتون رو در طراحی دخیل کنید اما هیچ وقت نشونه ای رو فقط محض خاطر خودش و بدون پشتوانه فکری بکار نبرید. لوگویی که طراحی میکنید علاوه بر راحت شناخته شدن، از نظر اندازه و کاربرد هم باید مناسب باشه. مثلا باید در نظر بگیرید که آیا اندازهاش برای استفاده در پایین سایت یا جلوی ساختمان شرکت مناسبه؟
برای اینکه بتونید به سادگی مناسب برسید باید عناصر لوگو رو انقدر حذف کنید تا به سادهترین شکل ممکن دربیاد و از اون سادهتر نشه. اینجا باید سنگدل باشید و دلسوزی نکنید. اگه فقط با چند تا خط ساده یه طرح کلی از این لوگو اسکچ بزنید، آیا باز هم قابل شناسایی هست؟ خاصترین ویژگی هایی که این لوگو رو تعریف میکنند چه چیزهایی هستند؟ هر چی طراحی لوگو ساده تر باشه، بیشتر به خاطر مردم میمونه.
12- با روانشناسی شکلها آشنا بشید
یه سری نکات هنری هستند که اگه ازشون استفاده کنید بی برو برگرد یه طراحی حرفه ای از لوگوتون خواهید داشت. از نمادهای رایج دیگه استفاده نکنید، مثلا حباب چراغ برای نشون دادن "فکر و ایده" یا کره زمین برای نشون دادن "بین المللی بودن" دیگه خیلی تکراری شدند.
روانشناسی شکل از این واضحات پا رو فراتر میذاره. متخصصان این رشته معتقدند اشکال و رنگها میتونن از مرزهای زبانی و فرهنگی رد بشن.
مثلا رنگ زرد میتونه تیزی مثلث رو کامل کنه، رنگ آبی با دایره خیلی هماهنگه و قرمز خیلی خوب با مربع جور درمیاد. بعدا در مورد نظریه رنگها مفصلتر توضیح میدیم.
13- در ساختار و چارخونه ها تخصص پیدا کنید
رسم شده که شرکتهای طراحی نمونه طرحهاشونو روی شبکه های اجتماعی یا به عنوان پروژه های مطالعه موردی روی سایتشون به نمایش میذارن و بعضی هم خبرنامه طراحی منتشر میکنن.
این مدل کارها معمولا شامل یه بخش فنی از ترکیببندی طراحی هم میشن که خطوطی که زیر طرح اصلی خوابیده، و منحنیها و گوشههای بوجود آوردنده شکل رو نشون میده. چنین پروژه هایی میتونن یه منبع فوقالعاده ارزشمند باشند و شما رو در ساخت اصول انتزاعی طرح خودتون کمک کنند.
14- از فضای منفی بهره ببرید
استفاده هوشمندانه از فضای منفی (یا فضای خالی یا فضای سفید) میتونه نتایج خوبی براتون به همراه داشته باشه و به شناخته شدن برند کمک کنه. مثلا FedEx با یک نماد منحصرا تایپوگرافی به خوبی از فضای منفی بهره برده، البته نمونه های برجسته زیادی از بکارگیری این روش وجود داره.
استفاده زیرکانه و مناسب از فضای منفی میتونه به طراحی لوگو معناهای جدیدی هم ببخشه، به علاوه اینکه تشدید کننده نظریه سادگی هست و منجر به این میشه که طرح بهتر در اذهان مردم بمونه.
15- از شوخی هم استفاده کنید
اولین کسی که از لطافت طبع در طراحی لوگو بهره گرفت پنتاگرام بود که تونست خیلی خوب در عمل خودشو نشون بده.
کتاب طراحی اولیه "A Smile In The Mind " منبع خوبیه و شوخی در طراحی رو خوب تونسته معرفی کنه و مثالهای ملموسی هم ارائه داده.
تو مقدمه نسخه سال 95 نوشته: "شوخی تجارت بزرگی است، منجر به موفقیت غولهایی مثل گوگل، اپل و کوکاکولا شده... شوخی کیمیاگر است؛ میتواند چمدانها را به وسیله نقلیهای برای گشت و گذار، و جارو برقی را به دوست خانهداری تبدیل کند.
نظریه رنگها در طراحی لوگو
روانشناسی رنگ شگفتانگیزه و نقش مهمی در ساخت لوگو برای برند داره، چه این لوگو به صورت کلمات نوشته شده باشه و چه به صورت یه نماد باشه. در پایین 5 نکته آورده شده که به شما در بکارگیری نظریه رنگها در طراحی لوگوتون کمک میکنه.
16- چرخه رنگ رو بشناسید
چرخه رنگ هسته تئوری رنگه و برای ترکیب رنگها خیلی مهمه. اولین بار در سال 1666 میلادی توسط نیوتن معرفی شد. رایج ترین نسخهاش 16 رنگ داره که بر اساس مدل رنگ “RYB” درست شده.
رنگهای اصلی تو این چرخه، قرمز، آبی و زرد هستند و سه رنگ اصلی ثانویه (سبز، نارنجی و بنفش) داره که هرکدوم با ترکیب دو تا از رنگهای اصلی بوجود اومدند. نهایتا شش تا هم رنگ ثالثیه از ترکیب رنگهای ثانویه و اصلی بوجود میان.
با استفاده از چرخه رنگ، 6 روش کلی برای ایجاد هماهنگی رنگی مطلوب وجود داره. روی این چرخ، رنگهای مکمل روبروی همدیگه قرار میگیرند و قطر چرخ رو میسازند (مثلا قرمز و سبز، یا مثلا زرد و آبی). رنگهای آنالوگ روی چرخه کنار هم قرار گرفتهاند و سه رنگی که از هم فاصله مساوی دارند رنگهای triadic یا سه گانه اند.
رنگهای مکمل اسپلیت (یعنی دو رنگ کناری مکمل رنگ اصلی)، مستطیلی، تم چهارگوش مبتنی بر جفتهای مکمل دورتادور و نهایتا مربعی هم تم های چهاررنگی دیگهای هستند که برخلاف تم مثلثی، رنگها توش دو به دو تقسیم شدند.
17- تم های رنگی رو با دقت مدیریت کنید
خیلی از هارمونی های رنگی که در بالا گفته شد باید با دقت مدیریت بشن تا بتونن تو طراحی لوگو موفقیت آمیز عمل کنند. ضمنا رنگها رو نباید در مقادیر مساوی با هم بکار ببرید.
اگه میخواهید از رنگهای مکمل زیاد استفاده کنید باید خیلی شدید باشند. تم های آنالوگ برعکس هستند و باید ملایم و چشم نواز باشند اما دیگه تضاد بوجود نمیارن. اینجا باید یه رنگ غالب انتخاب کنید و از باقی رنگها فقط برای تأکید و پشتیبانی استفاده کنید.
تم های triadic محرکترند اما اینجا هم باز باید یکی از سه رنگ رو بعنوان رنگ غالب انتخاب کنید. تازه کارها بهتره از تم مکمل اسپلیت استفاده کنند چون از نظر هارمونی و تضاد تعادل طبیعی خوبی داره.
تم های مربعی و مستطیلی هر دو میتونن رنگهای بیشتری بهتون بدن اما باز هم باید یکیشون غالب باشه، ضمن اینکه باید بین رنگهای گرم و سرد تعادل ایجاد کنید.
18- با استفاده از رنگ حالت روحی بیننده رو تحت تأثیر قرار بدید
پالت رنگی که انتخاب میکنید میتونه منجر به شکست یا موفقیت طراحی لوگو بشه، بخشی از این اهمیت برمیگرده به دلایل زیبایی شناختی اما تأثیر روانشناختی همنشینی رنگها تو این مسئله دخیله.
اگه ساده بخواهیم توضیح بدیم، رنگهای گرم مثل قرمز و زرد برجسته، انرژی بخش و شادی بخشاند. در حالی که رنگهای سرد مثل آبی و سبز حس آرومی به بیننده میدن و احساسات رو آروم میکنند. این مسئله در برندسازی خیلی میتونه کمک کننده باشه؛ از نظر احساسی که مشتریها موقع نگاه کردن به لوگو بهشون دست میده و از نظر شناخته شدن در بازار میتونه مهم باشه.
19- در مورد گرایشات رنگها در حوزه کاری خودتون تحقیق کنید
اگه یه شرکت تو حوزه خودش مالک یه رنگ بشه میتونه چنان تأثیری بذاره که حتی بدون لوگو یا حتی ذکر اسم شرکت، فقط با نمایش اون رنگ، بلافاصله در ذهن مردم بیاد.
البته مالک یه رنگ مشخص شدن کار ساده ای نیست و از طراحی لوگو فراتر میره. مستلزمه برنامه ریزی تخصصی و اجرای تمام عناصر برند و تبلیغاته. بسته به میزان اشباع بازار و محبوبیت یه رنگ خاص میتونیم از چند رنگ هماهنگ انتخاب کنیم یا تنها برندی بشیم که از یه رنگ خاص استفاده میکنه.
برای اینکه بتونیم تو بازار از روی رنگمون شناخته بشیم، اولین قدم اینه که گرایشات رو بشناسیم – مثلا تو عرصه مسائل مالی رنگ آبی خیلی استفاده میشه، اما سبز بیشتر برای سازمانهای محیطی بکار رفته. گاهی اوقات عدم توجه به این واضحات میتونه براتون گرون تموم شه.
20- سیاه و سفید رو فراموش نکنید
بعد از این همه که از رنگها صحبت کردیم یادتون نره که نمادی ترین طراحی های لوگو تک رنگ بودند و از متضادترین رنگهای پالت بهره بردهاند.
حتی اگه لوگوتون رو با رنگهای باشکوه طراحی کرده باشید باز هم برای کاربردهای مختلف لازم میشه که از مدل سیاه و سفیدش استفاده کنید.
اگه لوگوتونو طوری طراحی کردید که رنگهاش معنای خاصی رو منتقل میکنند، به این هم فکر کنید که اگه رنگها حذف بشن چطوری میتونید اون معنا رو منعکس کنید. گاهی اوقات برای این منظور باید تضاد بین عناصر مختلف طراحیتونو تغییر بدید تا بتونید در کارهای تک رنگ هم معنا رو به خوبی منتقل کنید.
عملی کردن طراحی لوگو
حالا باید لوگو رو عملی کنید وگرنه وجود نداره. وقتی طراحی رو انجام دادید، مرحله نهایی اینه که بهش زندگی بدید. در ادامه نکات این مرحله پایانی رو با هم میبینیم.
21- همیشه از فرد دیگری هم نظر بخواهید
ارزش یه جفت یا حتی دو جفت چشم دیگه رو دست کم نگیرید. شاید یه چیزهایی تو مرحله طراحی از چشم شما پنهان مونده باشند. همیشه بعد از اینکه روی مفاهیم طراحی لوگوتون کار کردید، یه بار دیگه روش وقت بذارید تا اگه سوء تفاهم های فرهنگی یا کلمات دوپهلو و یا با معانی پنهان توش وجود داره کشف بشن.
خیلی از استودیوهای طراحی کارهای در حال انجامشونو که هنوز تکمیل نهایی نشدند روی دیوار نصب میکنن تا همه همکارها ببینند. اگه شما تنها کار میکنید میتونید از دوستان و همکارهای قابل اعتمادتون نظر بخواهید.
22- باقی دنیای برند رو گسترش بدید
همونطور که تو مورد شماره 5 گفتیم، طراحی لوگو بخش کوچکی از کل مجموعه برندسازیه و باید در ادامه سایر فعالیت ها و بعنوان بخشی از "دنیای برند" گسترش پیدا کنه.
منظورم از دنیای برند، کل پروسه برندسازیه. بوجود آوردن انسجام بین عناصر مختلف از تداوم کار مهمتره. تداوم یعنی اینکه فقط هر روز یک کار مشابه رو انجام بدیم اما انسجام انعطافپذیرتره و روش هوشمندانه تری برای انجام کارها به شمار میاد.
23- راجع به اینکه چطور لوگو رو به زندگی بیارید فکر کنید
در برندسازی مدرن، دیگه کافی نیست یه لوگوی استاتیک طراحی کنیم که گوشه یه کار تمام شده بشینه. باید راجع به اینکه چطوری میشه به لوگوی طراحی شده برای برنامه های دیجیتال تحرک بخشید و در صورت لزوم و امکان، اونو با انیمیشن یا گرافیک های متحرک همراهش کرد هم فکر کنید.
مثلا میشه با تغییر ضخامت نوشته در قسمتهای مختلف حس حرکت رو ایجاد کرد، یا با خم و پیچ های نامنظم حس مدرن و پویا بودن به لوگو داد.
با ادامه تحول واقعیت مجازی، مدلهای برند پیشرفته تری امکان ظهور پیدا میکنند و در سالهای اخیر شرکتهای برندسازی طراحی تولیدی و مشارکت کاربر رو هم امکان پذیر کردند تا طراحی های پیش بینی نشده و پویاتری رو معرفی کنند. البته این امکان همیشه میسر نیست اما حواستون بهش باشه و هرجا که دیدید امکانش هست ازش بهره ببرید.
طراحی متحرک میتونه در آینده برندسازی بکار بره.
24- به مشتری در درک مفهوم لوگو کمک کنید
راهنماهای استفاده از برند منتشر کنید و همه نکات شامل رنگ و حداقل و حداکثر اندازه برند در طراحی لوگو، قوانین محل قرارگیری لوگو، فضاها (منطقه های جدا شده از سایر عناصر طراحی) و هر باید و نباید دیگهای رو توش شرح بدید.
25- با نقدهای مردم کنار بیایید
طی چند سال اخیر استفاده از شبکه های اجتماعی خیلی رایج شده و هر کسی تو این شبکه ها راجع به طراحی اظهار نظر کرده. متعاقبا این نکته میتونه به این اشاره داشته باشه که هر چیزی که تو برندسازی تاپ و حرفه ای باشه تو ذهن میمونه.
یه مجموعه برندسازی بزرگ خیلی فراتر از طراحی لوگو میره اما روی پلتفرمهایی مثل توئیتر که یه پروژه جدید فقط تو به یه عکس منحصر میشه، همین عکس دیگه میشه اولین و تنها چیزی که مردم میتونن از برند ببینن.
گروه دارکوب طی چند سال اخیر بارها همچین چیزی رو تجربه کرده و میدونه چطوری باید با نقدهای شبکه های اجتماعی کنار بیاد.
اخیرا موزیلا این علاقه عمومی به طراحی رو مورد توجه قرار داده و پذیرفته و تو پروسه طراحیش ازش استفاده کرده. موزیلا تو برند جدید منبع بازش مردم رو در اولویت گذاشته و بهشون امکان اینو داده که خودشون مسیرهای خلاقانه مد نظرشونو انتخاب کنند، نظر بدن و بذارن بقیه در مورد کارشون نظر بدن.