تصور می کنم شما یک طراح وب سایت هستید یا اینکه می خواهید بدانید در صفحه اول وب سایت تان چه چیزی قرار دهید تا یک وب سایت فوق العاده داشته باشید.
طراحی وب سایت می تواند و با دانش و تجربه تبدیل به یک فرآیند منطقی و سیستماتیک شود. در این مقاله از دارکوب می خواهم درباره آناتومی یک صفحه اصلی خوب طراحی شده با شما صحبت کنم. و سعی می کنم تا جای ممکن آن را ساده و مستقیم توضیح دهم.
چرا باید به صفحه اصلی توجه کنیم؟
صفحه اصلی وب سایت بدون هیچ بحثی مهم ترین صفحه سایت شماست. چرا؟
چون به احتمال زیاد صفحه اول وب سایت شما پر بازدیدترین صفحه است و تقریبا تمام بازدیدکنندگان این صفحه را به عنوان اولین صفحه و یا اصطلاح صفحه فرود مشاهده خواهند کرد. همه آدرس را از محل خانه شان بهتر بلد هستند پس بطور غریزی ما وقتی گم می شویم به یاد خانه می افتیم یا تصور می کنیم نسبت به خانه در کجا هستیم. پس نه تنها صفحه اصلی حکم خانه را دارد بلکه سازمان دهنده ساختار سایت ما هست. سایتی که باید برای حداکثر افراد به راحتی قابل فهم و پیمایش باشد.
تصور می کنم که همه قبول داریم که اولین برخورد در یک رابطه بسیار با اهمیت است.
پس صفحه اصلی سایت شما همان صدا و چهره ایی است که از کسب و کار شما در این بر خورد اولیه به نمایش می گذاشته می شود. برای همین است که صفحه اصلی اهمیت دو چندان پیدا می کند.
تصور کنید شما وارد یک فروشگاه می شوید به محض ورود شخصی به شما برای ورود تان سلام و خوش آمد می گوید. در ادامه این خوش آمدگویی شما را راهنمایی می کند که کالای مورد نیاز خود را بیابید یا به سوال شما درباره خدمات یا آن کسب و کار پاسخ می دهد یا شما را به شخصی پاسخگو معرفی می کند.
به نظر می آید که این تجربه بسیار مطلوب و رضایت بخش است چون شما زمان را برای بدست آوردن چیزی که می خواستید از دست نداده اید و با شما تعامل خوبی نسبت به نیازتان انجام شده است. فکر می کنم همه ما در روابط مان همین را می خواهیم، سطحی از شناخته شدن و یافتن پاسخی برای نیاز هایمان، پس وب سایت ما نیز نباید خارج از قواعد ارتباطی و تعاملی باشد.
پس چرا نمی خواهید همین توجه در فروشگاه واقعی را در وب سایت نیز به نوعی پیاده کنید؟ آیا شما از مشکلات و موانع یافتن کالا و خدمات مورد نظر ناراحت و متنفر نمی شوید؟
اما یک مسئله وجود دارد، در وب سایت یک شخص واقعی برای خوش آمد گویی وجود ندارد. و این سوال پیش می آید من چطور می توانم کاربر را بدون حضور فیزیکی در محیط مجازی راهنمایی کنم؟
پاسخ سوال عنوان این مقاله است، این کار با چیدن صحیح صفحه اصلی ممکن است. این چیدمان صفحه اصلی است که مانند یک شخص راهنما بازدید کننده وب سایت را به سمت مطلوبش هدایت می کند.
خوب چطور ممکن است؟ بسیار ساده. یک صفحه اصلی فکر شده و خوب طراحی شده سرنخ هایی موثر در اختیار بازدیدکننده قرار می دهد تا بتوانند بدون تلاش زیاد کالا یا خدمات مورد نیاز خود را در وب سایت بیابند. هم چنین این طراحی کاربر را جهت اقدام و پیروی کردن مراحل سفر در سایت هدایت می کند.
طرح بندی موثر صفحه اصلی چیست؟
برنامه ریزی برای طرح بندی صفحه به شما کمک می کند که دریابید که چه محتوایی را در صفحه و در کجای صفحه قرار دهید.
طراحی صفحه یک موضوع طراحی انتزاعی و شخصی نیست. ما برای یک طراحی خوب نمی توانیم هر اطلاعاتی را که به نظرمان رسید در آن قرار دهیم.
بلکه طراحی صفحه دارای اسلوب و منطقی است که هر کس می تواند آن را بکار بگیرد و حتی کپی کند. پس به یک روند یا جریان نیاز است که شما با آن بتوانید بازدیدکنندگان را برای کشف وب سایت به شکلی که شما می خواهید راهنمایی کنید.
این روش به شما کمک می کند که مسیری را برای تجربه کاربر ایجاد کنید که کاربر یا مشتری بالقوه مورد نظر شما هدف گرفته شده، جذب و هدایت شود. وقتی این کار را به درستی انجام دادید آنوقت است که شما می توانید کاربرانی که در صفحه سایت شما فرود آمده اند را کمک کنید.
- به آسانی مشخص کنید که وب سایت شما درباره چیست. چه کاری انجام می دهید و چطور شما راه حلی برای مشکل بازدیدکننده فراهم می کنید.
- در گیر کردن بازدیدکننده با کسب و کار خود با مشخص کردن مرحله بعدی. اگر بازدیدکنندگان شما نمی دانند که مرحله بعدی چیست، احتمالا سایت را بدون انجام هیچ گونه عملیاتی ترک خواهند کرد. اما مرحله بعدی چه چیزی می تواند باشد؟ می تواند مشاهده صفحه محصولات یا سرویس ها، دانلود یک راهنما، تماشای یک ویدئوی آگاهی دهنده، ثبت نام یا عضویت در سایت و یا خبرنامه باشد.
یک صفحه اصلی موثر قصد دارد که یک وب سایت را براحتی قابل فهم و قابل پیمایش کند. و توجه بازدید کننده را به قسمت هایی که می خواهید متمرکز می کند.
پس بگذارید به طرح بندی قسمت هایی اضافه کنیم تا مسئله مشخص تر شود.
صفحه اصلی باید شامل چه محتوایی می باشد؟
بیایید صادق باشیم. چند دفعه وارد یک وب سایت شده اید و مجبور شده اید که دکمه برگشت را بزنید چون وارد صفحه ایی شده اید که در آن چیزی را که انتظار داشتید نیافته اید.
در حقیقت بیشتر ما انتظار داریم که چیزی را که در جستجوی آن هستیم در چند ثانیه بیابیم و مردم نیز امروزه در این مورد بسیار بی قرارند و توقع آنها بالا رفته است.
بازدید کنندگان تنها در چند ثانیه یک تصمیم ساده می گیرند که آیا در وب سایت بمانند یا نه. آیا اینجا جایی هست که سوال یا نیاز مرا پاسخ می دهد یا نه؟ اینکه شما چطور طرح بندی سایت خود را انتخاب کنید می تواند بر روی نظر کاربر درباره کسب و کار شما تاثیر بگذارد.
به طور ساده یک طرح بندی به دو قسمت تقسیم شده است.
- سطح بالایی: محتوایی به اندازه صفحه نمایش، که بدون نیاز به پیمایش یا اسکرول قابل مشاهده است.
- سطح پایینی: محتوایی که برای مشاهده صفحه باید پیمایش یا اسکرول شود.
می توان گفت که 100 درصد بازدیدکنندگانی که به صفحه اول سایت شما می آیند محتوای بالایی وب سایت را که اندازه صفحه نمایش شان است را می بینند. پس می توان حدس زد که به نسبت محتوای قسمت پایین صفحه که برای دیده شدن نیاز به اسکرول دارد کمتر دیده می شود. و این مسئله برای تصمیم گیری برای قرار دادن محتوا در قسمت بالا و پایین صفحه اهمیت دارد.
نوع محتوایی که در بالای صفحه قرار می گیرد
اینجا جایی است که محتوای اصلی شما در آن قرار می گیرد. یعنی محتوایی که می خواهید همه کاربران آن را ببینند.
هدف اول محتوای اصلی متقاعد کردن بازدیدکنندگان برای باقی ماندن در وب سایت و بررسی چیز هایی است که شما برای ارائه کردن دارید. محتوای اصلی شما باید واضح، دقیق و ویژه باشد.
محتوای اصلی
- عنوان اصلی: یک جمله یا حداکثر دو جمله باید به این سوال بازدیدکننده پاسخ بدهد که کمپانی شما چکار می کند؟
یک عنوان خوب به سوال مهمی پاسخ می دهد پس لازم است که کوتاه، واضح و بخوبی کاری که شما انجام می دهید را توضیح دهد. لازم نیست که این عنوان خیلی عجیب باشد اما باید پیام راه مخابره کند.
اگر شما نمی دانید که چه عنوانی بنویسید، از مخاطبان و مشتریان خود بپرسید که چرا آنها وب سایت شما را ملاقات می کند و یا چرا از کالاها یا خدمات شما استفاده می کنند.
- عنوان فرعی: شما این فرصت را دارید که در عناوین فرعی کالا و خدمات خود را با جزئیات بیشتر معرفی کنید.
یک توصیف کوتاه باید به این سوال پاسخ دهد که شما چه مشکلی را برای بازدید کننده، مخاطب یا مشتری حل خواهید کرد؟
- CTA اصلی: CTA دکمه ایی است که در صفحات وب سایت کاربر را به انجام عملیاتی که معمولا در جهت تبدیل شدن بازدیدکننده به مشتری (نرخ تبدیل) است ترغیب می کند. یک CTA می تواند کاربر را هدایت کرده به مرحله بعد ببرد. برای مثال: "همین الان با ما تماس بگیرید"، "برای دریافت خبرنامه ایمیل خود را وارد کنید" و "خرید".
CTA ها شبیه تابلو های خیابان های می مانند خواندن آن ها نباید دشوار باشد بلکه همه به طور غریزی حتی جای آن را می دانند. و علاوه بر این هیچکس از کلیک کردن بر روی آن و دیدن صفحه بعد تعجب نمی کند.
از بازدیدکنندگان انتظار نداشته باشید که بدانند که چه کاری باید بعد از هر مرحله انجام دهند. آنها نمی دانند.
شما می خواهید که به صورت بصری به بازدیدکنندگان سایت بگویید که مرحله بعدی چیست و چطور می توانند به آن بروند. پس هرگز در این زمینه کوتاهی نکنید و آنها را راهنمایی کنید.
تصور کنید که به طور تصادفی به دنبال یک رستوران هستند. منوها جلوی درب و بیرون رستوران نصب شده اند. آنها را می خوانید و وارد یکی از رستوران های می شوید. ولی در داخل رستوران کسی به کمک شما نمی آید. از شما نمی پرسد که چند نفر هستید و نمی گوید که شما کجا می توانید بشینید. در این وضعیت شما ممکن است سر درگم از خود بپرسید که مرحله بعد چیست؟ آیا حس خوب و اطمینانی نسبت به آن کسب و کار دارید؟ آیا این کسب و کار را برای شما با شخصیت و جذاب می کند؟
کلید این است که به طور فعال با بازدید کنندگان خود ارتباط برقرار کنید - به آنها بگویید چه کاری باید انجام دهید و آنها را راهنمایی کنید تا بتوانید اقدامی در جهت ساخت یک ارتباط بردارید. این روش می تواند به شما در کسب مشتری بیشترین کمک را کند.
- از عکس و ویدئو برای نمایش پیغام استفاده کنید
مردم به طور طبیعی جذب تصاویر و ویدئو می شوند، پس این فرصت مناسبی است که با آن به مخاطبان بگویید که کار شما درباره چیست. این بسیار مهم است که از تصاویری استفاده کنید که به سایت و کار شما مرتبط است. اگر این تصاویر مقصود شما را نمی رسانند و یا نظر مخاطب درباره برند شما را جلب نمی کنند از استفاده از آن خودداری نمایید.
ترجیح بر این است که شما وب سایت خود را تمیز و خلوت نگه دارید تا اینکه آن را پر از مطالب و مواد غیر مفید نمایید.
- لوگو
لوگوی شما به طور غیر مستقیم کار کمپانی شما را بیان و با مخاطب ارتباط بر قرار می کند. تاثیر لوگو می تواند بسیار تاثیر گذار و حیاتی باشد به مخاطب بگوید که شما حرفه ایی، خلاق یا تازه کار و ناشی هستید.
- نوار پیمایش
نوار پیمایش نقشه راهی است که به بازدیدکننده سایت می گوید چه چیزی هایی وجود دارد، چه چیزهایی مهم هستند، و اینکه چطور می توانند به اطلاعاتی که نیاز دارند دست یابند.
- بازدیدکننده را با تعداد صفحات و گزینه های زیاد گیج نکنید تنها صفحاتی را ایجاد کنید که لازم هستند. بازدید کنندگان در همان برخورد اول به دنبال سیاست ها، حق کپی و از این دست اطلاعات نیستند، پس بجای اضافه کردن آن در این نوار آن را در Footer صفحه قرار دهید.
- نهایت تلاش خود را انجام دهید که گروه های مرتبطی از لینک ها و با ترتیب اولویت بوجود آورید.
- عنوان صفحات را کوتاه و توصیفی قرار دهید.
- نوار پیشمایش را در جایی قرار دهید که راحت دیده شود.
خود را جای بازدیدکننده قرار دهید و این سوال را از خود بپرسید: حداقل و حداکثر مراحلی که با آن می توانم یک کالا یا خدمات را بیابم و خریداری کنم چقدر است؟ و سعی کنید که مراحل کوتاه کنید.
نوع مطالبی که در قسمت پایینی صفحه قرار می دهید
منظور از قسمت پایینی صفحه، قسمتی از صفحه است که برای مشاهده شدن نیاز به اسکرول کردن صفحه دارد. و این احتمال زیاد است که همه ی بازدیدکنندگان صفحه اول را از اول تا آخر اسکرول نکنند.
در واقع بازدیدکنندگانی صفحه را برای مشاهده کامل اسکرول می کنند که مطالب قسمت بالایی صفحه توجه و کنجکاوی آنها را بر انگیخته و حال برای کسب مطالب بیشتر به عناوین و زیر عنوان های قسمت پایینی صفحه مراجعه می کنند. در غیر این صورت احتمال ترک وب سایت شما توسط بازدیدکننده بالاست.
توجه داشته باشید که در قسمت پایین باید مطالبی در جهت حمایت و توصیف بیشتر قسمت بالایی صفحه باشد.
اینجا دو نوع مطلب که باید در قسمت پایینی بیاید را بررسی می کنیم:
- محتوای ثانویه: مطلبی که آنقدر مهم نبوده که در بالای صفحه بیاید اما برای متقاعد کردن بازدید کننده و دنبال کردن بیشتر در قسمت پایین قرار می گیرد.
- محتوای اضافه: داشتن این محتوا لازم است اما برای تاثیر اولیه قوی و موثر ضروری نیستند.
پس بیایید به طور دقیق تری به محتوای قسمت پایین صفحه بپردازیم.
محتوای ثانویه
محتوای ثانویه، محتوای اولیه را قدرت می بخشد. هدف متقاعد کردن و آگاهی دادن با بازدیدکنندگان است که با استفاده از کالا یا خدمات شما چه منفعتی کسب می کنند.
- لیست فواید
اینجا جایی است که بسیاری از سایت های فروشگاه آنلاین اشتباه می کنند. آن ها لیست بلند بالایی از خصوصیات یک محصول را ارائه می نمایند اما فواید و برتری های آن را از قلم می اندازند و یا روی آن به اندازه کافی مانور نمی دهند تا مشتری متقاعد شود که چرا باید یک محصول را خریداری نماید.
برای همین یک سخن جالب وجود دارد که "خصوصیات می گویند اما فواید است که می فروشد".
سوال اصلی یک بازدید کننده این است. چه چیزی برای من در این خرید وجود دارد؟ چرا باید من در این رستوران غذا بخورم؟ چرا باید من فلان شخص یا شرکت را استخدام کنم؟
تصور کنید که شما وارد یک وب سایت می شوید که پیام آن این گونه است: ما بیش از 20 نوع ساندویچ و 5 نوع سالاد داریم، و برای آن 100 عکس و آلبوم مختلف درست کرده باشد. برداشت شما چیست؟ احتمالا می گویید این هم یک رستوران فست فود دیگر مثل بقیه است. و چیزی شما برای دانستن بیشتر از این رستوران و کنجکاوی تحریک یا جذب نمی کند.
پس توجه کنید که بازدید کننده یا مشتری که منفعتی از خرید از شما کسب می کند. برای مثال: مواد اورگانیک ما به سلامت شما کمک می کند، کودکان شما رشد سالم تری با محصولات ما خواهند داشت و غیره.
توجه داشته باشید که جنبه احساسی مشتری را نیز مورد توجه قرار دهید، چون احتمالا در بسیاری مواقع خوب کار می کند. همانطور که در بسیاری از تبلیغات به صورت ایده آل محصولی معرفی می شود، مثلا در تبلیغ خمیر دندان، که تمام زیبایی صورت شما به دندانتان بستگی دارد!
پس لیست کردن فواید شاید کافی نیست بلکه باید پیام را به گونه ایی الهام بر انگیز و مجاب کننده نمود. مثل سفری شاد و هیجان انگیز را به اتومبیل ایمن مرتبط کردن.
هدف این است که به بازدید کننده بگوییم فواید محصول یا خدمات شما چطور می تواند زندگی آنان را بهبود و متحول سازد.
نکته اصلی اینجاست که لیست فواید و مزیت ها بعد از اینکه مخاطب را متقاعد کردید که شما می توانید به آنها منفعت برسانید موثر است. پس بجای خسته کردن بازدید کننده با یک لیست بلند بالا سعی کنید با وی از طریق این فواید ارتباط برقرار نمایید.
- مشخصه اعتبار
شما می توانید با داستان یا نظر مشتریان موفقتان، نظر کارشناسان معتبر (تایید اتحادیه یا جوایز حرفه ایی)، نقل قول از رسانه ها، تعداد دفعات اشتراک در شبکه های اجتماعی به بازدید کنندگان خود سیگنال اعتماد و اعتبار بدهید. چون مردم از کسی خرید می کنند که به آن اعتماد دارند. پس با نشان دادن محبوبیت کسب و کار خود می توانید اعتبار و اعتماد بازدید کننده را جلب نمایید.
کلید اصلی در اینجا این است که کمپانی خود را با افراد یا مردم واقعی ارتباط دهید چون شما با انسان ها سر و کار دارید و نه ربات ها.
سیگنال اعتماد و اعتبار یک قدم بلند به سوی تبدیل کردن بازدید کننده به مشتری است. مخصوصا زمانی که آن ها در لبه این مرز قرار دارند و تنها یک اشاره یا هول کوچک نیاز است.
به یاد داشته باشید که افراد دوست دارند که مردم دیگر را پیروی کنند. بنابراین وقتی آنها می بینند که دیگران (مثل آنها) با شما کار می کنند، از جمعیت پیروی می نمایند. و احتمال پیروی کردن از کسب و کار شما نیز بالا می رود. شاید یکی از دلایل خواندن نظرات و بررسی های مردم همین حس پیروی باشد.
- لیست ویژگی ها
لیست ویژگی ها به مشتری بالقوه شما می گوید که دقیقا چه چیزی را خریداری می کند. پس لیستی از نکات مهم و ضروری محصول برای مخاطب تهیه کنید. مشکل بسیاری از این لیست شامل کردن اطلاعات زیاد و غیر ضروری است که تاثیری در خرید مشتری ندارد و بلکه این لیست باید به سوالات و احتیاجات مشتری پاسخ دهد.
برای مثال: اگر شما می خواهید یک اتومبیل بخرید مطمئنا اینکه ضبط صوت اتومبیل چه امکانات منحصر به فردی دارد، دلیل خرید اتومبیل توسط شما نیست. در مقابل شاید خصوصیات موتور اتومبیل، مصرف سوخت و شتاب (جدا از قیمت و نحوه پرداخت) اهمیت اصلی را دارند.
بنابراین در صفحه اصلی خود ویژگی هایی را بیان نمایید که در برای مخاطب اهمیت و ضرورت دارد و از درج اطلاعات غیر ضروری خودداری نمایید. تنها اطلاعاتی با ارزشمندند که روی بازدید کننده تاثیر می گذارد.
خوب اگر تعداد زیادی ویژگی برای لیست کردن داشتیم چکار کنیم؟ چند تا از مهم ترین و جذاب ترین آنها را برای صفحه اصلی نگه دارید و مابقی را در صفحه مخصوص خصوصیات قرار دهید.
محتویات اضافی
محتویات و اطلاعاتی هستند که ارائه دادن آنها خوب است اما برای تاثیر موثر و قوی بر روی مخاطب در همان برخورد اول سودی ندارند. مثلا: مقالات وبلاگ، اطلاعیه های کمپانی، مناسبت های کمپانی، تازه های صنعت و در برخی موارد نقشه محل کمپانی.
این چنین محتویاتی در وب سایت جای خود را دارند. و اگر آنها را در جای مناسب خود قرار دهید، می تواند به تصویر کلی وب سایت شما و کمپانی شما کمک کند. اما در غیر این صورت می تواند همه چیز را برای بازدید کننده سردرگم کننده و شلوغ نماید.