به دنبال شرکتهای طراحی وبسایتی با خدمات باورنکردنی باشید

تو مقالات گذشته درمورد اهمیت تجربه کاربری و مدیریت محتوا در انتخاب شرکت طراح وبسایت صحبت کردیم.

در واقع بهترین و مؤثرترین سایتها، سایتهایی هستن که قبل از توجه به تجربه کاربری، طراحی و توسعه، اول به استراتژی محتوا میپردازن. اما متأسفانه خیلی از مشتری های ما وقتی مراجعه میکنن میخوان این مرحله رو رد کنن، حالا به هر دلیلی. یکی به دلیل کمبود بودجه، دیگری به دلیل اینکه اهمیتشو نمیدونه، یا چون فکر میکنن وقت نمیشه و میخوان هر چی زودتر سایتشونو راه بندازن. به جز اینها، خیلی از شرکتهای طراحی سایت اصلا خدمات استراتژی محتوای درستی ارائه نمیدن و نمیتونن خوب طراحی رو منتقل کنن.
پس من اول درباره استراتژی محتوا یه مختصر توضیحی میدم تا روشن بشه که چرا باید دنبال شرکت طراحی وبسایتی باشید که خدمات استراتژی محتوا هم ارائه بده. شاید فکر کنید این کار باعث میشه فرایند بازسازی سایت طولانی تر بشه، اما در واقع برعکسه. اگه قبل از شروع کار تحقیق کنید و استراتژی رو مشخص کنید، کلی تو زمانتون صرفه جویی میشه.
1- تا حالا شده موقع طراحی سایت متوجه بشید وایرفریم همه چیزهایی رو که میخواستید سایتتون انجام بده در نظر نگرفته و مجبور باشید از همکاراتون بخواهید دوباره سایت رو بازسازی کنن؟
استراتژی محتوا میتونه مانع از بروز چنین مشکلاتی بشه، چون طی استراتژی محتوا کاربرهای سایت، اهداف و محتوای سایت مشخص میشن و بنابراین وایرفریم تمام کارهای مورد نیاز رو پیش بینی میکنه و تو جهتیابی بهشون دسترسی میده.
2- تا حالا شده طراحی زیبایی برای سایتتون انتخاب کنید اما ندونید محتواتونو چطوری تو این قالب جدید جا بدید؟
استراتژی محتوا برای همچین مواردی برنامه ریزی میکنه. چه یه مهاجرت قطعه قطعه سطح بالا باشه، چه یه نقشه کامل با جزئیات و صفحات و دسته بندی های تازه.
من متوجه شدم که 4 تا 5 هفته کار کردن روی استراتژی محتوا میتونه کمک کنه که پروژه طراحی سایتتون روون تر و مؤثرتر پیش بره و محصولی که در نهایت بدست میاد، همونی باشه که از اول میخواستید و نیاز داشتید.

• از استراتژی محتوا چه توقعاتی میشه داشت؟

اولین قدمی که من تو استراتژی محتوا برمیدارم اینه که نیازهای کاربرها رو بشناسم و ببینم به چه شکلی میخوان اطلاعات رو دریافت کنن. بدست آوردن این اطلاعات اصلا وقتی نمیگیره و خیلی سریع انجام میشه.
متغیرهای اولیه رو در نظر بگیرید:
ما کدوم دسته از کاربرهامونو در نظر داریم؟
این دسته چه نقشی در تصمیمات ما دارند؟
این اطلاعات رو برای کدوم قسمت از چرخه فروش نیاز داریم؟
کاربر برای دریافت این اطلاعات کجاها میره؟ (نکته: قرار نیست همیشه بیاد رو سایت شما)
این کاربر با چه فرمتی راحتتره؟ (اینفوگرافی، پاورپوینت، گزارش یا ویدئو)
این کاربر این اطلاعات رو با چه افرادی به اشتراک میذاره؟
بعدش کاربر میخواد چی کار کنه؟
ما میخواهیم کاربر بعدش چی کار کنه؟
این متغیرها رو در 4-5 کاری که میخواهید تو 5 مرحله چرخه خرید انجام بشه ضرب کنید تا کلی اطلاعات به دست بیارید.

• بازبینی محتوا

حالا یه مدیر محتوا با توجه به اطلاعاتی که از وظایف، نیازها و ترجیحات کاربرها به دست آوردیم، شیرجه میزنه تو سایت فعلی و از همه محتوای فعلی سایتتون نقشه برداری میکنه و اطلاعات رو به فرمتها، چرخه فروش، ویژگی های کاربرها و اطلاعات دیگه تقسیم میکنه. علاوه بر این باید یه ارزیابی داشته باشه از مقدار محتوای آماده و مقدار محتوایی که نیاز به بروزرسانی، بازنویسی برای مخاطب مناسب یا هدفگذاری دوباره دار.
این نقشه محتوا میتونه اطلاعات زیادی درباره سایت جدیدتون به دست بده، اطلاعاتی درباره اینکه کاربر دنبال چه جور اطلاعاتی میگرده، چه زمانی دنبال این اطلاعاته و ترجیح میده این اطلاعات رو چطوری به دست بیاره. با توجه به همه اینها، در واقع کارشناسی که استراتژی محتوا رو انجام میده میتونه معماری اطلاعات بکنه و به کارشناس های تجربه کاربری و اونها هم به نوبه خود به طراح های طراحی وبسایت اطلاع میدن. اینطوری گروه مدیریت محتوا وقتی زمان راه اندازی سایتتون برسه دیگه میدونن کدوم مطلبو مستقیم بفرستن رو سایت، کدومو باید بازنویسی کنن و کدومش پاک شده.
گاهی ممکنه تو ذهنتون خیلی واضح و شفاف بدونید میخواهید بازطراحی سایتتون چطوری باشه، اینجور وقتا راحت دنبال یه شرکت طراحی وبسایت میگردید که براتون همونو پیاده کنه، و گاهی هم استراتژی محتوا به نظر زمان بر و وقت گیر میاد. اما وقتی سایتی رو با استراتژی محتوا و بر اساس اطلاعات کاربر و محتوا بسازید، معمولا دوام بیشتری داره و بهتر میتونه به کاربرها خدمات رسانی کنه. هر وقت خواستید برای بازسازی سایتتون بودجه بندی کنید حتما استراتژی محتوا رو هم در نظر بگیرید.