چند روز پیش داشتم بازی گلف از تلویزیون تماشا میکردم و به نظرم اومد چقدر بین این بازی و بازاریابی شباهت هست! برای همین میخوام برای نشون دادن تفاوتهای سئو و بازاریابی داخلی از مثال گلف استفاده کنم.
بهینه سازی موتور جستجو یا سئو یه جورایی شبیه چوب گلفه. اونم اون چوبی که بزرگترین سر رو داره و بهش میگن درایور. تو گلف باید سعی کنید توپ رو تا جایی که میتونید دورتر پرت کنید.
اگه از تلویزیون بازیهای گلف رو دیده باشید، میبینید کسی که توپ رو بهتر بزنه یه مهارتها و استراتژیهای خاصی داره که همونا بهش کمک میکنند. مثلا معمولا قدبلندها خوب نمیتونن ضربه بزنند، به جاش کسایی که قدشون کوتاه تره میتونن بهتر بازی کنند.
سئو هم دقیقا همین مدلیه.
سئو یکی از روشهاییه که میتونید باهاش مردم رو به وبسایتتون بکشونید، اما بازاریابی کلی تره و خودش شامل روشهای متعددی میشه که سئو یکیشه.
خیلی از گلف بازها هستند که حتی از درایور استفاده هم نمیکنند و به جاش با چوبهای دیگه ای که سرشون کوچیکتره به توپ ضربه میزنند. در بازاریابی هم خیلی از شرکتها فکر میکنند (یا شایدم معتقدند!) سئو اثر زیادی تو جذب مشتری نداره، در حالی که بعضی دیگه از شرکتها (مثل دارکوب) برای جذب کاربرهای دائمی و وفادار بیشتر از هرچیزی به سئو تکیه دارند.
سئو جزئی از بازاریابی داخلی است
تو مثال گلف، من بازاریابی داخلی رو به کل بازی تشبیه میکنم.
هر دو، همه مهارتها، منابع و ابزاری رو که استفاده میشه رو دربردارند. تو بازاریابی باید از همه این امکانات در فرایند فروش و در جهت راضی کردن مشتریها استفاده بشه. سئو هم یکی از این ابزارهاست.
تو گلف، بعد از اینکه با درایور به توپ ضربه زدید، قبل از اینکه توپ بره تو سوراخ، باید یه سری کارها انجام بدید. قد بلندها تو بقیه مهارتهایی که تو گلف لازمه (به جز ضربه زدن به توپ) بهترند.
با توجه به چیزهایی که تو این سه پاراگراف بالایی گفتم، فرق بین سئو و بازاریابی داخلی اینه که از بین روشهای بازاریابی داخلی، سئو مرحله جذبِ.
یعنی باید با سئو سعی کنید غریبه ها رو بیارید رو وبسایتتون. اما به جز سئو، روشهای دیگه ای هم برای جذب هست. حتی میتونید به جای سئو از اون روشها استفاده کنید و دیگه سئو نکنید. از جمله این روشها میشه به این موارد اشاره کرد:
- تبلیغات پولی
- شبکه های اجتماعی
- گروه فروش
- تماس تلفنی با منازل و تبلیغ
- بازاریابی ایمیلی
- شبکه سازی
- معرفی شرکت به سایرین از طریق مشتریها
این روشها فقط برای کشوندن آدمای غریبه به وبسایت بود، یه سری روشها هم هستند که میتونیم باهاشون این آدما رو تبدیل به کاربرهای دائمی سایت کنیم، اعتمادشونو جلب کنیم، تبدیلشون کنیم به خریدار و در آخر به جایی برسند که حتی شرکتمونو به دوستانشون هم پیشنهاد بدن.
تهیه یک استراتژی بازاریابی
بهترین توصیه ای که میتونم تو بازاریابی براتون داشته باشم اینه که یه استراتژی کلی (= مجموعه ای از روشها) برای خودتون داشته باشید و این استراتژی باید این ویژگی ها رو داشته باشه:
1- بر اساس نقاط قوتتون طراحی شده باشه: موقعیت بازاریابی شرکتتونو با تمرکز بر نقاط قوتتون تعریف کنید و با توجه به اینکه چه کاری رو بهتر از همه انجام میدید استراتژیتونو طراحی کنید.
2- دنباله روی دیگران نباشید: دلیل نمیشه چون همه میگن سئو خیلی مهمه، حتما برای شما هم همینطور باشه. با توجه به چیزی که تو مورد اول گفته شد، شما باید ببینید برای خودتون چی بهتره.
3- ابزارهای موجود رو ارزیابی کنید: به جز سئو، خیلی ابزارهای مختلف دیگه ای برای جذب وجود داره. اونها رو بررسی کنید و ببینید کدومشون میتونن برای شما مفید باشند.
4- نتایجتونو اندازه بگیرید و اصلاح کنید: همیشه در حال بررسی نتایج و اصلاح روشهاتون باشید. ببینید چی تو کار شما بیشتر تأثیر داره و طبق اون بقیه روشهاتونو هماهنگ کنید.
مرحله اول: آیا شرکت من برای بازاریابی داخلی مناسب است؟
بهتره کارتونو با این مقاله ای که قبلا در مورد بازاریابی داخلی نوشتیم شروع کنید. ظرف کمتر از دو دقیقه به همه سوالاتتون جواب میده و میبینید آیا به بازاریابی نیاز دارید یا نه.
هم تو گلف و هم تو بازاریابی، تجربه نشون داده که یه روش خوب باید بتونه انواع ابزارها و مهارتهای مختلف رو به کار بگیره. خودتونو به سئو محدود نکنید. حتی اگر فکر میکنید سئو به درد شما نمیخوره، باز هم چشمهاتونو رو همه مزیتهای باارزشی که تو بازاریابی داخلی داره نبندید.
استراتژی های سبک معمولا زودبازده اند و راحتتر هم به نتیجه میرسند و میتونن بردهای کوچیکی براتون داشته باشند.
دارکوب درباره بازاریابی مطالب زیادی داره که دعوتتون میکنم برای تکمیل اطلاعاتتون در اینباره به اونها مراجعه کنید..